شایعه ی خداحافظی ناتالی دسائی با صحنه ی اپرا ، صحت دارد!
استاد بانو ناتالی دسائی ، سوپرانوی لیریک،دراماتیک و کولوراتورای 48 ساله ی فرانسوی ، چند ماه پیش در مصاحبه ای عنوان کرد که صحنه ی اپرا دیگر نقش جدیدی برای او ندارد! و ایفای نقش های تکراری نیز دیگر برایش جذاب نیست.
ناتالی دسائی که سابقه ی ایفای نقش های مختلفی اعم از دراماتیک یا کمدی نظیر لوچیا (لوچیا دی لامرمور) ، ملکه ی شب (فلوت سحرآمیز) ، ویولتا (لا تراویتا) ، مری (دختر هنگ) ، لاکمه (لاکمه) ، گیلدا (ریگولتو) ، دلیجی (زن ها همه همینطورند) و ... را دارد صراحتا اظهار نمود :
„در اپرا دیگر چیز جدیدی برای من وجود ندارد. من هر نقشی که می توانستم را ایفا کرده ام. از تمام آهنگسازان و در تمام ژانر ها فعال بوده ام.
... دیدن ادامه ››
تمام آرزوهایم در اپرا برآورده شد. مردم مرا دوست داشتند و برایم احترام قائل بودند و همکارانم از کار با من راضی بودند. همین برایم منتهای اهدافم است. من عاشق اپرا بوده و هستم اما من منطقی هستم و می دانم دیگر صلاح نیست که این راه را ادامه دهم.”
دسائی افزود:
„بعد از خداحافظی از اپرا باز هم خواهم خواند. خواندن چیزیست که با من زاده شده. من به کنسرت و آلبوم و هر راهی که از آن طریق که بشود خواند فکر می کنم. اما تاتر را هم دوست دارم چون عاشق بازیگری هم هستم. شاید خیلی از همکاران من با عقیده ی من مخالف باشند ولی من بر این باورم که اپرا ، اول بازی است و سپس خواندن. فکر می کنم همکاران هموطن من با من موافق باشند. ما فرانسوی ها روی صحنه با همه ی وجود بازی می کنیم. پس من هم بعد از خداحافظی از اپرا تاتر را شروع خواهم کرد.”
تا چند روز پیش فکر نمی کردم این شایعه صحت داشته باشه ولی مثل اینکه داره!
چه روحیه ی والایی!!! واقعا از چنین استادی جز این هم انتظار نمی رفت. ناتالی دسائی به عنوان پیشکسوت به همه ی جوان تر ها درس می ده که زندگی همیشه در جریانه... تا وقتی که در کاری موفقی ادامه ش بده و وقتی احساس کردی داری درجا می زنی ، راه جدیدی پیدا کن. غمبرک نزن و ماتم نگیر! زندگی ادامه داره!!! این حس زیبای دسائی رو تحسین می کنم. او بی نظیره. و بی نظیر هم خواهد بود. از صدای محشر دسائی کلی خاطره دارم. ناتالی دسائی از معدود سوپرانوهاییه که می تونه وارد رِنج سوپرانینو هم بشه. البته پیش از او سوومی جو (که از او بزرگتر هم هست) به این مرحله رسیده. ناتالی دسائی حتی قابل توصیف هم نیست. حنجره ی او بی انتها و نا میراست...