بدترین نمایشی که در تمام عمرم دیده م!
اول از همه این که نمایش پنجشنبه ۱ خرداد، دقیقاً ۲۵ دقیقه تاخیر داشت. ۲۰:۳۰ دقیقه روی بلیت تبدیل شد به ۲۰:۵۵! هیچ کدوم از مسئولان سالن هم در شأن خودشون ندیدن که از این همه آدم به خاطر این تاخیر زجرآور دست کم عذرخواهی کنن.
من هنوز در شوکم که آیا من دیوونه شده م یا مردم حواس پنجگانه شون رو از دست دادن! نیم ساعت اول نمایش در تاریکی ناراحت کننده ای هستید که فقط نور ۵، ۶ تا چراغ قوه چهره های بازیگرا رو روشن میکنه که البته مدام هم تو صورت تماشاچیها میفته و بینایی آدم رو به چالش می کشه.
بعد از نیم ساعت هم که با تغییر در روند داستان، چراغ ها روشن می شن، بازیگرها به مدت یک ساعت شروع می کنن به عربده کشی. ۲ زن و ۲ مرد که مدام هوار می کشن و دوست داری پا شی و التماسشون کنی کمی یواشتر داد بزنن. تا این جا هم شنواییت رو از
... دیدن ادامه ››
دست می دی!
مهمتر از همه زمانیه که می بینی به علّت بیش از حد غیر استاندارد بودن سالن اجرا، هیچ راه فراری از این مخمصه نداری و حبس شده ئی تا یک شب که می تونست با یه نمایش خوب تو یه سالن دیگه بگذره رو واسه ت تبدیل به جهنم کنه.
نمایش تموم میشه و تو اونقدر عصبانی ای که باورت نمیشه جز چند نفری که تونستن وسط نمایش خودشون رو نجات بدن و از اون گوشه موشه ها در برن، همه غرق در شوق و شعف حاصل از عربده کشی ها و جلوه های عصبی-بصری هستن و پس از اتمام نمایش هم عده کثیری با سوت و کف، بازیگران رو تشویق می کنن.
حیرون به بقیه نگاه می کردم و با خودم میگفتم: حتماً تو شعورت نمی رسه! این همه آدم که نمیشه تو تشخیص خوب از بد اشتباه کنن. ولی بعد با خودم فکر کردم و به یه نتیجه ای رسیدم که دست کم من رو کمی آروم کرد: متاسفانه بیشتر این تماشاچی ها تنها به یک دلیل و اون هم اشارات سیاسی و موضوع جنگ و صلحی اثر بوده که انقدر در تمجید و تکریم اثر جانفشانی کرده ن. اسم هایی بزرگ: آقای آذرنگ، آقای شاه محمدلو، خانم برومند! ما اسیر نامهاییم!
انگار این جماعت همون هایی هستن که سالن های فیلم های تجاری سینماها رو پر و خالی می کنن و حالا هم با این خیال که: «بریم تئاتر، تئاتر آدم رو روشنفکر می کنه!» سعی در سوق دادن تئاتر به سوی همون سرنوشت سینما رو دارن.
متاسفانه اونقدر این نمایش اعصابم رو به هم ریخته به سختی می تونم به نکات مثبتش مثل بازی خوب آقای حقیقت دوست و یا موضوع نسبتاً جالبش اشاره کنم.
در نهایت تاسف می خورم از این که وقت، پول، انرژی و مهمتر از همه فکرم رو گذاشتم روی یه همچین کاری و ای کاش این اثر رو ندیده بودم یا دست کم زودتر دیده بودم که می تونستم خیلی زودتر از ۴ روز مونده به اتمامش، آگاهی ای درباره این اثر به خواننده های تیوال بدم!