در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | سامان خلیلی درباره نمایش بوم زندگی با تأمل آقای جیم: "نقد استاد کامران فتحی بزرگوار" بوم زندگی با تأمل آقای جی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 05:59:36
"نقد استاد کامران فتحی بزرگوار"

بوم زندگی با تأمل آقای جیم
...درود بر ذهن بی مرز نویسنده
خسته نباشید و درود بر بازیگران و عوامل این نمایش

بازیگران:
بازیگران دست و پنجه نرم می کردند، می جنگیدند با شخصیت هایی که باید می ساختند و زندگی می کردند و زمانی که نمایش شروع می شد، حرکت می کردند، ... دیدن ادامه ›› اینجا بود که تماشاگر در عین سادگی شاهد یک فضای ملموس و مدرن قرار می گرفت، در فضایی که بازیگران با پاساژهای لحن و حرکت های بدن قدرت صحنه را به تماشاگر نشان می دهند، بدون هیچ سر و صدای اضافه و بدون هیچ دکور سنگین ای... همین جای تشکر و قدردانی دارد از کارگردان باهوش این کار که نشان داد بدون شلوغ کاری هم می شود معجزه ساخت و بدون هیچ حرف بزرگی هم می شود یک صحنه را به معنای واقعی صحنه ساخت، ممنون.

موسیقی:
موسیقی را باید شنید و گوش کرد تا دیوانه شد و به صحنه دل بست!
از همان ورودم تمام رگ های من از موسیقی این کار پر شد و نمی توانستم نفس بکشم، برای زنده ماندنم باید به دنیای نمایش وارد می شدم و نفس می کشیدم و چنین شد که فهمیدم من مدهوش صحنه شده ام، عالی بود، عالی، ممنونم از نت هایی که به سلول های بدنم بخشیدین، ظرافت را با تمام وجود احساس کردم، ممنون.

طراحی صحنه:
طراحی صحنه باید به کار مرتبط باشد و فضای نمایش را بسازد مگر در زمانی که سبک و یا مکتبی که در آن قلم نویسنده موج می زند!
نمایش در یک فضای مدرن پیش می رود پس نمی شود انتظار دکوری ثابت را داشت، البته در این کار...
زمانی که نمایش فضای بازی در بازی و یا نمایش در نمایش را به ما نشان می دهد صحنه باید کاملا متحرک باشد و آماده به خدمت بازیگران و در این کار به خوبی این عمل انجام شده بود و از این بابت خوشحالم و به شدت لذت بردم چون به هیچ وجه شی ء اضافه ای در صحنه نبود و همه چیز با خط کش کشیده و نقاشی شده بود، ممنون.
...
مرحله پایانی
نویسنده و کارگردان:
نمایشنامه چیزی برای گفتن داشت که فهمیدنش کار سختی بود، خیلی مواقع در پس حرف های ساده مضامین عمیقی وجود دارد و باید کمی فکر کرد تا بدان پی برد، این متن هم چنین بود، در عین سادگی و بی آلایشی حرف هایی را می زد که اکثریت توجهی به آن ندارند و این ستودنی است که تماشاگر را نسبت به محیط اطرافش آگاه کرد و این اتفاق با تمام احترام و مهربانی در دیالوگ به گوش تماشاگر می رسید که ستودنی است.

تعلیق در این کار به قدری با ذکاوت تنظیم شده بود که تماشاگر را با خود تا اتمام همراه و یک بازی و صد سوال را در ذهن او روشن می کرد که این تمام ماجرا نبود، دیالوگ ها و فضای جذاب کار داستان را به جایی کشاند که واقعا باید تمام می شد و این یعنی یک قصه ی کامل و بی خرده شیشه که در پایان هم شما غیر منتظره سورپرایز می شوید و این یعنی، فوق العاده ست.

کارگردانی کار به قدری خوب و دقیق و با ظرافت بود که شما را با مهربانی لمس می کرد و قدرت صحنه را نشان می داد و این، کار سختی است، اینکه بازیگران را در فضاهای مختلف قرار داد و شخصیت های گوناگون را به آنها شناساند واقعا کار سختی است و تمامی این نکات به درستی انجام شده بود.
سپاس از گروه
آقای جیم را خیلی دوست داشتم و امیدوارم که همیشه مانا و جاویدان بماند.
تیر/ 1393
کامران فتحی