در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | یاسمین شعبانی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 22:35:18
 

بازیگر، کارگردان

 ۲۳ دی ۱۳۷۸
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
اول اینکه قاب ساخته شده‌ی انتهای کار که همون شام آخر داوینچی بود، کاملا نشون داد که ما با یه قضاوت اشتباه روبروییم... دقیقا همون چیزی که توی انجیل یوحنا نوشته شده و هنوز راز این تابلو کشف نشده... دقیقا اونی که مورد اتهام قرار گرفته بی گناهه، تهشم که قضیه جام مقدسه که ما جامی رو میبینیم که توش نون و آبه حالا طبق چیزی که من دیدم، اونی که از همشون بی ادعا تر بود توی قضیه نمک نشناسی و اینا، همون دایی بود که میتونه گناه کار قصه باشه... ولی بازم شک دارم....... (نان) چیزی که توی این عصر سرش جنگه، نه به این شکل که علنن ما رو به جنون بکشونه که داد بزنیم نون نداریم... که به مرور زمان همگی تبدیل میشیم به بیمارانی که از نظر روانی گرسنگی رو بر هر دردی اولویت قرار میدن... مثلا توی کار مطرح شده بود که چه داغ هایی نصیبشون شده، ولی در نهایت چیزی که اونا رو عصبی میکرد بی نانی بود......... بنزین، لیتری 300 تومن هم نمیفروشه، این خودش یکی از بزرگترین معضلات جامعه‌س....حالا بریم سراغ بازی ها و کارگردانی :
اول که خلاقیت آقای کوشکی همیشه برا من قابل ستایشه?♥️??????
ورود غافل گیرانه ی بازیگرا.... خب توی تبلیغات گفته میشد 30 بازیگر نانخور، که من شمردم 27 نفر روی صحنه بودن و منتظر اون سه نفر دیگه بودم...
میدونستم قراره بین اون سه نفر حداقل دوتا کارکتر نو و تازه ببینم... که همون عزیزی که واقعا طبق حقیقت اذیت و آزار میدید و اون پسر بچه، کلی غافلگیرم کرد??
کارکتر ها جالب ساخته شده بود و بحث ترنس و اعتیاد و بی اهمیت شدن مرگ و زیاد شدن این واقعه، خیلی خوب نشون داده میشد، فقط میخواست یکم دقت کنی ... دیدن ادامه ›› به دیالوگا...ریتم درست کار و نورپردازی درست هم به وضوح دیده میشد...
بازی یکی از بچه ها منو جذب کرد که بنظرم درست ترین انتخاب برا این نقش بود، همونی که مورد اتهام قرار گرفته بود... که فکر کنم کارکتر اصلی بود...
اینم یادم رفت بگم، حرف زدن از شخصیتی که وجود داره ولی حضور نداره به اندازه کافی تعلیق به وجود میاره، همین یه مورد کافیه که مخاطب تا آخر کار خسته نشه... چند تا از بچه ها هم بازی خوبی داشتن، ولی حضور صحنه ای نداشتن... یعنی بعد از گفتن دیالوگ دیگه از قالب کارکتر بیرون میومدن، اولش فکر کردم سبک کار اینه، بعد که دقت کردم دیدم مابقی بچه ها حسشونو حفظ میکنن...این قضیه راجع به اون کارکتر دانشمند قصه و اون عزیزی که بنزینو اورد بیشتر صدق میکرد و برا بقیه کمتر بود و برا بعضی ها اصلا نبود که نشون میده اون گروه آخر، صحنه رو بیشتر درک میکنن??هیمنا بود که دلم میخواست راجع بهشون حرف بزنم
ببخشید اگه پر حرفی کردم?
درکل بشدت لذت بردم♥️??
 

زمینه‌های فعالیت

سینما
تئاتر

تماس‌ها

یاسَمین شعبانی