در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال فیلم عصبانی نیستم
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 22:11:30
خـرداد۱۳۹۲ نوید و ستاره در تهران زندگی می کنند...

اخبار

›› این فیلم پروانه نمایش دارد؟

›› وزیر ارشاد: نسخه اصلاحی «عصبانی نیستم» به دست ما نرسیده است

›› اولین اظهارات درمیشیان در پی به نمایش درنیامدن فیلم‌اش

›› تشکر عضو کمیسیون فرهنگی مجلس از جنتی برای اکران نشدن «عصبانی نیستم»

›› «عصبانی نیستم» فعلاً اکران نمی‌شود

آواها

«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
مروری بر فیلم عصبانی نیستم ساخته رضا درمیشیان
“عصبانی نیستم” تلنگری به درد جامعه .
عصبانی نیستم داستان پسر جوانی به نام نوید است که به خاطر ... دیدن ادامه ›› مخالفت با دولت ستاره دار و از تحصیل در دانشگاه محروم شده است . نوید خشم فروخورده ای دارد از جامعه و حالا می خواهد انتقامش را از مردم جامعه بگیرد . مردمی که با کارهایشان خشم او را برانگیخته و حس انتقام جویی او را تحریک می کنند . نوید با گفتن کلمه “ عصبانی نیستم “ سعی می کند خودش را آرام کند. به عقیده من درمیشیان خود نیز خشم فروخورده ای از جامعه دارد که چاشنی اکثر فیلم های اوست و عصبانیت و خشونت در اکثر فیلم های او به اوج می رسد . درمیشیان حتی یک لحظه هم به بیننده اش فرصت نمی دهد و هر بار با سیل عظیمی از درد و رنج ، تن رنجور او را رنجور تر می‌کند . عاشقانه های نوید و ستاره اما فرصت کوتاهی است برای رهایی از این حجم از عصبانیت و خشونت . عاشقانه هایی که می‌توان آنها را مرهمی دانست برای زخم های ناشی از درد جامعه بر تن رنجور بیننده . اما درمیشیان انگار قصد دارد همین مرهم را هم از بیننده اش بگیرد تا او را بیشتر ‌با درد جامعه آشنا کند . دردی که کارد را به استخوان نوید رسانده و او دیگر تصمیم می گیرد هر طوری شده انتقام خودش ، استعداد تباه شده اش و عشق از دست رفته اش را از مردم جامعه اش بگیرد . مردمی که خود زیر بار درد و رنج این جامعه بیش‌تر از نوید کمر خم نکرده باشند ، کمتر از او هم نکرده اند . اما انگار دست روزگار بیش‌تر از دست او می کوشد تا با تازیانه هایش تن افراد دور و برش را کبود کند . دستی که نوید را به کام مرگ می نشاند . نوید دست به کار عجیبی می زند . او پدر ستاره را می کشد . و اما در سکانس آخر که رعشه بر تن بیننده می اندازد ، نوید را در چوخه اعدام به نمایش می گذارد که به آب بازی با ستاره و آرزو های آنها تغییر پیدا می کند .
و این است دست سرنوشت :« عصبانی نیستم از دانشگاه تهران تا چوخه اعدام .»
ستاره دهقانی ۱۳۹۷/۰۸/۱۳
تو نسخه ای که من دیدم نه قتل پدر بود و نه جوخه اعدام ای لعنت به هرچی سانسوره. چرا عصبانی نباشم؟
۰۳ آذر ۱۳۹۷
بله . متاسفانه . من هم خودم نسخه اصلی رو ندیدم و تو سینما دیدم. بعد از فیلم صدای همه اونایی که نسخه اصلی رو دیده بودن، دراومده بود . من هم از یکی از دوستانم ادامه فیلمو فهمیدم .
۰۳ آذر ۱۳۹۷
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
شورش با دلیل...

در عصبانی نیستم باز هم مشکل بزرگ سینمای درمیشیان خودنمایی میکند نگه نداشتن اندازه در ابعاد روایی درام که باعث مخدوش شدن یک ... دیدن ادامه ›› دستی فیلم مشود. امتیاز ویژه فیلم ترسیم خوب کاراکتر نوید به عنوان جوانی سردرگم، عصبی در شروع فیلم است که همان اندازه که با اطرفیانش چالش دارد با درون خود نیز درگیر است سکانس صحبت او از ضعفهای اخلاقی رفتاری اش نزد دکتر با بازی بسیار خوب محمد زاده پرداخت درستی دارد.
دومین امتیاز ویژه فیلم فضاسازی جذاب سکانسهای عاشقانه نوید و ستاره است از اولین برخوردشان در کلاس درس با لبخند شیطنت آمیز نوید در حالی که ستاره از او انتقاد میکند یا سکانس زیبای حضورشان در سینما
اما مشکل از جایی نمایان میشود قرار است نمود بیرونی چالشهای سیاسی اجتماعی نوید و رابطه پرتنش او با اطرافیان را لمس کنیم اما متاسفانه در همین قسمت گویی با فیلم دیگری طرفیم فیلمی سطحی با تیپ های کلیشه ای از اقشار جامعه با نمادپردازی ها خط کشی شده و متکثر که متاسفانه عمقی چندانی نه به روایت و نه به شخصیت اصلی فیلم اضافه نمیکنند. ظرافت سکانسهای عاشقانه با زمختی سکانسهای مواجهه نوید با تیپهای رنگ شده اجتماع توی ذوق میزند.
اما مشکل عدم یکدستی در شخصیت پردازی ها هم به چشم میخورد شخصیت جذاب نوید در مقابل تیپهای دسته چندم سینمایی مثل (صاحب کاری که انواع و اقسام زیورآلات بهش آویزان است) تراز فیلم را به هم میریزد . همخونه های نوید اگرچه در بخش قابل توجه ای از فیلم حضور دارند اما ببیننده نمیتواند ارتباطی چندانی با این کاراکترها که صرفا مونولوگ میگویند در حالی که پیشینه و خواسته هایشان چندان روشن نیست برقرار کند. البته شباهت زیاد از حد یکی از آنها با کاراکتری از فیلم بوتیک نعمت الله هم قابل توجه است. در این میان به نظر می رسد کاراکتر پدر ستاره تا حدودی پرداخت درستی دارد و از آن سطحی نگری دور است. اما از کاراکترهای فرعی که بگذریم میبینیم حتی ستاره دختر مورد علاقه نوید هم در نهایت کاراکتری منفعلی است که بیشتر قرار است به کار تزیین سکانسهای عاشقانه بیایبد شاید توجه زیاد فیلمساز به بیان دغدغه های سیاسی اجتماعی پیرامون نوید باعث غفلت او از اهمیت کاراکتر ستاره به خصوص در میانه های فیلم شده است نهایت کنش او در انتهای فیلم خوردن قرص دکتر روانشناس همراه با نوید است در حالی که حضور مقتدر او در کلاس درس در ابتدای فیلم انتظاری دیگری را در بیننده ایجاد میکند. پایان فیلم هم که کاملا گنگ است که تناسبی با فیلمی که میخواهد صریح و روشن باشد ندارد اما خوب این دیگر ایراد سانسور واضح ارشاد است نه فیلمساز.
در نهایت اصالت شورش نوید در برابر کاراکترهایی که از لحاظ پرداخت سینماتیک نسبت به او در سطح نازلی به سر میبرند جلوه ی آنچنان شکوهمندی پیدا نمیکند.
درمیشیان فیلمساز با ذوقی است اما در فیلمهایش این قریحه تا حد زیادی زیر بار سنگین دل مشغولی های ژورنالیستی آرمانگرایانه اش سست میشود. از عصبانی نیستم تا لانتوری این ایراد بیشتر خودنمایی میکند.