در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال تئاتر | اخبار | رضا ثروتی: نمایش «آخر بازی» نوید ظهور یک کارگردان خوش‌فکر را می‌دهد
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 10:11:34
نمایش آخر بازی | رضا ثروتی: نمایش «آخر بازی» نوید ظهور یک کارگردان خوش‌فکر را می‌دهد  | عکس

 به گزارش روابط‌عمومی و امور رسانه نمایش «آخر بازی»، رضا ثروتی؛ نویسنده، کارگردان، بازیگر و طراح تئاتر، یادداشتی را درباره نمایش «آخر بازی» نوشته ساموئل بکت و با طراحی و کارگردانی محمدمهدی شاهی نوشته است:  دست آخر یا آخربازی به گمان من زیباترین و از سویی دشوارترین اثر ساموئل بکت برایاجراست، محمد شاهی این ریسک را انجام داده است که با اقتباسی وفادارانه این متن نمایشی را به روی صحنه ببرد، اما مثل تجربه همایون غنی زاده از اثر در انتظار گودو، امر مهمی فراموش می‌شود، رنجِ عظیمی که بشر از تکرار و ملال می‌برد و در فضایی آخرالزمانی که مثل جهانی سوخته پس از یک کابوس است و تنها خاکسترهایی از آن باقی مانده است و کلاو از پس قاب پنجره هایی که با نردبان خود را به آنها می‌رساند، گزارشی جز خاکستر به هام کور نمی‌دهد! یا وقتی هام ساکن که روی ویلچری افتاده است و مدام ساعت را از کلاوی که همیشه راه می‌رود و قادر نیست جایی بنشیند، پاسخ می‌دهد: همون ساعتِ همیشگی! اما در تجربه دست آخر و در انتظار گودو دو متن اصلی ساموئل بکت در ایران؛ این ملال که رنج اصلی بشر مصرف‌گرا و دچار روزمرگی امروز است به درستی انتقال داده نمی‌شود، اگر در تئاتر ظاهر و فرم را بیست درصد هسته اصلی نمایش در نظر بگیریم، هشتاد درصد اصالت تئاتر، این هنر میرای زنده در آن چیزی است که دیده نمی‌شود، در سکوت‌ها و مکث‌ها، در بین خطوط، در تداعی بازیگران از جایگزین کردن لحظات شخصیت‌های نمایش با خاطرات و مشاهدات در زندگی شخصی خویش؛ شاید آنچه حضورش در این دو اجرا آنگونه که می‌باید اثر گذار نیست، عدم درک ملالی است که  تراژدی امروز بشریت است و از قتل و خونریزی کلاسیک مهم تر قلمداد می‌شود، ملالی که ابزورد نویسان یا آنتوان چخوف و ریموند کارور در ادبیات داستانی به مراتب به آن پرداخته‌اند؛ بازی‌ها در نمایش آخر بازی یک دست و منسجم است اما در ظاهر بازیگران طراحی حرکات کارگردان را به درستی انجام می‌دهند اما ملال تراژیک متن را به ملال صحنه‌ای بدل می‌کنند و باعث می‌شوند خود اجرا نیز دچار رخوت و ملال شود، امری که در به روی صحنه بردن متون نمایشی ابزورد به نوعی خطای آشکار قلمداد می‌شود. طراحی صحنه از نقاط قوت نمایش است و بازیگران نقش‌های نگ و نل نیز به خوبی از پس فانتزی موجود در نقش‌هایشان بر می‌آیند، محمد شاهی با این نگاه موجز و استلیزه اگر به سراغ متون کلاسیک برود، بی‌شک نوید ظهور یک کارگردان خوش‌فکر و خوش‌آتیه را خواهد داد.

درباره نمایش آخر بازی
۲۲ آذر ۱۳۹۵