«آنتیاویل» درباره موسسهایست که قرار است نمادی از مدینهی فاضلهی اخلاقی باشد. همان شهری که پر از فضایل و خصائل نیک انسانیست و بدی و شرارت در آن جایی ندارد و انسانها با صلح و صفا در کنار همدیگر زندگی میکنند. محلی که آدمها میتوانند مراجعه کرده و برای خصوصیات منفی یا آزاردهنده خود یا نزدیکانشان، اکسیری دریافت کنند که آنها را به ویژگیهای مثبت تغییر دهد. اینکه این موسسه، پزشکی، اصلاحی، تربیتی و یا روانشناسی و روانکاویست، روشن نیست. و این گنک بودنِ ماهیت مرکز، تصویر مناسبی از آن در اختیار مخاطب قرار نمیدهد تا بتواند با کلیت و روند نمایش، و آنچه قرار است در ادامه به عنوان “چگونگی درمان” به تحلیلی انجامد، ارتباط برقرار کند. زمان و مکان جغرافیایی نیز هویتی ندارد اما با توجه به سه گروه دو نفره که مراجعهکنندگانند و مشکلاتی مطرح میشود به نظر نمیرسد چندان از فرهنگ ما دور باشد. اما آنچه در پرده آخر اجرا میشود، دیگر به یک موسسهی حمایتی که قرار است به افراد کمک کند تا ویژگیهای خوب و مثبت داشته باشند، نیست، بلکه کشتارگاهی است که اگر مراجعین به تشخیص آنان و درمانی که کارمندان در نظر گرفتهاند، پاسخ ندهند، سلاخی خواهند شد.
به نظر میرسد پیام متن این باشد که نظر دیگران درباره مشکلات اطرافیانشان، از ضعف و مشکلات خود آنان نیز سرچشمه میگیرد و البته متن این تز را نیز دنبال میکند که هیچ فردی بدون معضلات مشخص رفتاری وجود ندارد. بنابراین همه آدمها با نظرگاه آنتیاویل، نیازمند پاکسازی، اصلاح و تربیت هستند. این نمادی از یک بینش صفرو صدیست که خود را متولی و صاحب صلاحیتِ اصلاح جامعه قلمداد مینماید. حالا این صلاحیت چطور به او داده شده، روشن نیست؛ مشابه روشی که قدرت حاکمیت برای مردم جامعه با نظارت و مراقبت، تعیین تکلیف میکند و خوب و بد را با تشخیص اعضای طرف خودش تعیین و مجازاتها را اعمال میکند. یعنی اگر افراد اصلاحپذیر نبودند و یا قالبِ مورد نظر را پیدا نکردند، محکوم به فنا و پاکسازی نسل هستند. این وجه با حضور فردی سیاهپوش که حکم ناظر را دارد، به روشنی منتقل شده در بخش انتهایی اجرا نیز با حکم او خشونتی خصمانه اجرا میشود وقتی یکی از افراد مراجعهکننده، پس از مصرف عصاره آنتیاویل، و عدم تغییر خصوصیت منفی، از بین رفت و حذف شد.
بنابراین حتی اگر متن به نظر کمدی و سرگرمکننده بیاید اما بیش از آن محتوایِ خشونتطلبانه و غیرانسانی دارد. چرا که هر انسان طبیعی، ترکیبی از رفتار و خصلتهای مثبت و منفی را دارد و اگر بجز این باشد رباتی برنامهریزیشده و غیرزمینی است . و اگر به دلیل یک رفتارِ از نگاه عموم منفی یا ناهنجار، محکوم به از بین رفتن باشد، جامعهای باقی نمیماند.
در بخش اجرا،آنتی اویل تلاش دارد با گروه جوان خود، اوقات مفرحی برای تماشاگر بسازد، به همین دلیل و برای آنکه درصدد است مورد رضایت مخاطب قرار گیرد، به وجه سرگرمی و تفریحی اجرا بیش از اندازه پرداخته و حتی به کلیشههای رایج مانند تغییر گویش کلمات و تکههای طنز و یا حرکات بیمعنا مانند بالاپریدن متصدی تماسها، رو آورده است. آنچنان که از ساحت یک اجرای کمدی موقعیتی و جاافتاده در بازی ها دور شده و در سطح سرگرمی باقی میماند. که البته میتواند برای برخی بابِ سلیقه باشد.
تلاش کارگردان در اولین تجربه حرفهای خود، قابل توجه است اگر چه نیازمند کسب تجربه و بهره از خلاقیت و ظرفیتهای بیشتر صحنه و نمایش است.
نیلوفرثانی