در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال تئاتر | اخبار | یادداشت صوفیا نصرالهی بر نمایش درهم‌تنیدگی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 10:42:58
نمایش در هم تنیدگی | یادداشت صوفیا نصرالهی بر نمایش درهم‌تنیدگی | عکس

یک زمانی در این روزنامه آخر هفته‌ها صفحه‌ای داشتم که در آن با دکتر امید روحانی و آرش خوشخو درباره‌ی اتفاقات فرهنگی و هنری هفته حرف می‌زدیم. کنسرت‌هایی که رفته بودیم، فیلم‌ها و سریال‌هایی که دیده بودیم و البته دکتر روحانی از تئاترها و گالری‌ها می‌گفت که کمتر پیش می‌آمد خودم سر بزنم. دلم برای آن صفحه و آن گپ‌ها تنگ شده. بخصوص که آخر هفته‌ی گذشته را کاملا با فرهنگ و هنر سپری کردم و برای نوشتن درباره‌ی همه‌شان یک صفحه نیاز دارم نه یک ستون. سعی می‌کنم خلاصه‌اش کنم و مهم‌ترین‌ها را بنویسم.
۱) اگر اهل تئاتر هستید و بخصوص متن خوب برایتان اهمیت دارد نمایش «درهم‌تنیدگی» را در پردیس تئاتر شهرزاد از دست ندهید. یک کار جمع و جور عالی به نویسندگی و کارگردانی احسان گودرزی و بازی خودش و خاطره حکیمی. احسان گودرزی و خاطره حکیمی هم زوج هنری هستند و هم زن و شوهر و اولین آشنایی من با آن‌ها به قطعه‌ی موسیقی برمی‌گردد که گروه دو نفره‌شان تحت عنوان «دوباره» منتشر کرد و در فضای مجازی وایرال شد. تئاتر «درهم‌تنیدگی» برای من خاطره‌ی قطعه‌ی محبوبم از آن‌ها را زنده کرد: «سفرناک». گودرزی و حکیمی استعداد زیادی دارند که تجربه‌های شخصی‌شان را تبدیل به اثر هنری کنند و جوری بسطش بدهند که تبدیل به تجربه‌ی شخصی مخاطب هم بشود.
اسم نمایش خودش نشان‌دهنده‌ی خیلی چیزهاست. «درهم‌تنیدگی» در کوانتوم مربوط به دو ذره است که هرگز در یک زمان وجود نداشته‌اند اما امکان برقراری ارتباط با یکدیگر را دارند. «ارتباط دو ذره از ورای زمان». این ذرات برهم‌کنش می‌کنند و دیگر مستقل از یکدیگر نمی‌شود توصیفشان کرد. همین موضوع پیچیده‌ی فیزیکی را بیاورید در رابطه‌ی عاشقانه و عاطفی و تجسم گذشته در زمان حال و تلاش برای تغییر گذشته از طریق داستان‌‌پردازی در ذهن‌تان در زمان حال و نتیجه‌اش می‌شود نمایش «درهم‌تنیدگی». دیالوگی طولانی میان زن و شوهری که گفت‌وگوی ذهنی‌شان را با تماشاگر و با خودشان در میان می‌گذارند در میزانسنی ساده و خالی و تاریک. مثل فضای ذهنی همه‌ی ما. این فضا فقط با یک مستطیل کوچک شکسته شده که ترس‌های زوج جوان مربوط به خاطرات و گذشته‌شان از آن سربرمی‌آورد. چیزی که تماشای نمایش «درهم‌تنیدگی» را تبدیل به تجربه‌ای به یادماندنی می‌کند یکی قدرت متن آن است که نشان می‌دهد آدم‌ها در یک رابطه چطور حتی وقتی در یک فضا و مکان نیستند، حتی در فضای ذهنی‌شان از هم تاثیر می‌گیرند. چطور به ترس‌های همدیگر پاسخ می‌دهند و چطور خودشان در دل دیگری ترس می‌اندازند. ترس از فقدان، نبودن، نادیده گرفته شدن، مردن. نکته‌ی دیگر نمایش بازی احسان گودرزی و خاطره حکیمی است که کاریزماتیک‌اند و گرم. این مونولوگ و دیالوگ‌ طولانی را به خوبی ادا می‌کنند. صمیمی‌اند. آن‌قدر که آخر نمایش دلتان می‌خواهد بغلشان کنید و یک دل سیر بابت همه‌ی این ترس‌های مشترک، همه‌ی این کشتارهای ذهنی مشترک و همه‌ی این فقدان‌ها با هم گریه کنید.
روزنامه هفت صبح / یکشنبه ۱ خرداد

درباره نمایش در هم تنیدگی
۰۴ خرداد ۱۴۰۱