Dejavu
نمایش دژاوو بر صحنه ی تالار سمندریان-تماشاخانه ایرانشهر- نویسنده و کارگردان:مسعود دلخواه
اکبر عالمی:دانشیار دانشکده هنر و معماری (دانشگاه تربیت مدرس)
فرخ نعمتی در نقش:بوریس بوریس،حدود55سال یا بیشتر
سیامک صفری در نقش:دکتر هریس،حدود شصت سال
رحیم نوروزی در نقش:پیتر گیبسون، حدود 35 سال
بیژن زرین در نقش:جان اسپنسر، در حدود 25 سال...و خواننده سلو:پگاه بزرگ
تازگی نداره...! قبلا دیده شده...!در زبان فرانسه دژاوو، زمانی ست که شما چیزی را می بینید و انگار که قبلا آنرا دیده اید یا اینکه آنرا می شناسید. انگار که واقعیت است و ...با بهت و حیرت، انگار که خواب و بیداریست...!این نمایشنامه که هارولد پینتر آنرا در دو پرده به سال 1974 نوشت، یکسال بعد در لندن به روی صحنه رفت. اکنون با تکنیک دژاوو، به کارگردانی و بازنویسی مسعود دلخواه بر صحنه است.هارولد پینتر که بیشتر یک نمایشنامه نویس بود، از شهرت والایی برخوردار است. او در 1930 در لندن بدنیا آمد و در 78 سالگی از دنیا رفت. این نویسنده نام آور انگلیسی که نمایش نامه نویس، فیلمنامه نویس، بازیگر، کارگردان تاتر، شاعر و حتی فعال سیاسی بود. چندین جایزه پر افتخار دریافت کرد که مهمترین آنها جایزه نوبل در ادبیات بود که در سال 2005 میلادی به او اهدا شد. پنجاه نمایشنامه را شخصا کارگردانی کرده است.بیش از پنجاه جایزه از جمله لژیون دونور از فرانسه به او تعلق گرفت.
ورزشکار بود و ورزش هایی مانند دویدن و کریکت حرفه ای از برنامه های روزانه اش ترک نمیشد. دل شیدایی داشت و ستایشگر زیبایی بود. برای رادیو و تلوزیون کار کرد. در 1991 به شدت اعتراض خود را بر علیه جنگ خلیج فارس اعلام کرد. در 1999 برعلیه ناتو و بمباران یوگسلاوی در جنگ کوزوو، تنفر خود را در مصاحبه ها و نوشته هایش اعلام کرد. زندگی شخصی او پرشور بود. هارولد پینتر در آغاز فعالیت فیلمنامه نویسی برای جوزف لوزی، فیلمنامه پیشخدمت را نوشت.او رمان های مورد علاقه کارگردانان را به فیلمنامه تبدیل میکرد.
یادآوری می کنم که بر اساس رمان های مشهور نویسندگان بزرگ، فیلمنامه های متعددی نوشت که برخی از این آثار عبارتند از: محاکمه اثر کافکا، به کارگردانی دیوید جونز، همچنین لولیتا، تراژدی شاه لیر و برگردان برخی از آثار مارسل پروست به فیلمنامه، در کارنامه هارولد پینتر می درخشند.شاید شیفتگی دکتر مسعود دلخواه به هارولد پینتر همین باشد.مسعود دلخواه از دانشگاه کانزاس آمریکا دکترای تاتر را دریافت کرده و از سال 1380 که به وطنش بازگشت به عنوان هیات علمی در دانشگاه تربیت مدرس، در دانشکده هنر و معماری درس میدهد.
اقتباس آزاد از نمایش نامه نا کجاآباد(که در بازنویسی دکتر مسعود دلخواه، عنوان:از اینجا تا ابدیت، نام گرفت) نوشته هارولد پینتر است که از بیستم سال جاری-1394 به روی صحنه ی تالار سمندریان در تالار نمایش تماشاخانه ایرانشهر به اجرا درآمد. برای اندیشمندان و عاشقان تاتر یک خبر مسرت بخش است.این نمایش برای تماشاگر عادی تاتر که با نمایشنامه های سبک آبسورد آشنایی ندارد، شاید ثقیل است. چه خوب میشد که در بدو ورود خلاصه قصه را ولو اینکه فاقد قصه به سبک قصه پردازیست. به تماشاگر میدادند! به ویژه آنکه در متن اصلی هم ما داستانی مشخص نداریم. من اگر جای مترجم که همانا کارگردان و نویسنده هم هست اینگونه مینوشتم:
خانه بزرگی در شمال غربی لندن، یک شب تابستان و صبح روز بعد از آن- چهار مرد، هرکدام به ترتیب:شصت، شصت، چهل و سی سال سن دارند.
دکتر هریس که در دهه شصت سالگی ست یک ادیب الکلی از خانواده سطح بالاست- که دو مرد جوان یکی به عنوان منشی و دیگری به عنوان محافظ و مستخدم که شاید عاشق ارباب خود هستند، زندگی میکند. در آغاز این نمایش دکتر هریس که در میگساری زیاده روی کرده، مرد دیگری را به نام بوریس بوریس که او را از دوران تحصیل در دانشگاه می شناخته و در شعر و شاعری ذوقی دارد، برای یک شب از میخانه به خانه اش دعوت کرده که گویا خاطراتی از دوران جوانی با هم داشته اند.جوهره و ذات این قیبل آثار، معانی فلسفه پوچی و تضاد در هیچ انگاری و هستی در کنار نهیلیسم و پوچ انگاریست.اعتراض به دور شدن از خردورزیست. گاه کمدی گاه مزخرف گویی ست که ریشه در اعتراض دارد. حتی خود را زیر سوال بردن آنگونه که اگزیستالیست ها با تلخی اخلاقیات و عقلانیت را زیر سوال می برند.این سبک از نمایشنامه ها و رمان ها، توالی و تسلسل رایج را در بیان تلخی ها و ناکامی ها دنبال نمیکنند.دادائیست ها و سورئالیست ها بر سبک آبسورد تاثیر گذاشته اند.
ساموئل بکت در نمایشنامه ی:در انتظار گودو، اوژن یونسکو در نمایشنامه: آوازه خوان طاس، گوگول، ژان پل سارتر، کافکا، ادوارد آلبی، شاهدی بر این مقوله هستند.
باید به سراغ عنوان اصلی نمایشنامه هارولد پینتر برویم که معنای دیگری هم دارد:ارنست سووینتون تاریخ شناس انگلیسی در جنگ جهانی اول در داستان کوتاه خود با نام: نظرگاه، زمانی که سربازان متخاصم از همین عبارت (که بعد ها به عنوان نمایش مورد نظر ما) در بین سربازان انگلیسی به خاکریز و گودالهای خط اول جبهه های جنگ گفته میشد و هیچ کدام از افراد متخاصم به آن کاری نداشتند و به آن محوطه که در دو سوی خاکریز ها بود منطقه: خالی از سکنه میگفتند. مجادله و کشمکش ادامه داشت تا به دوران جنگ سرد در شوروی سابق رسیدیم. البته این چند سطر، هم به موضوع ما مربوط بود و مربوط نیست...!
اجازه بدهید برگردیم به مناقشه ایکه بر سر عنوان این نمایشنامه با ذهنیت های قبلی در ذهن تماشاگر بوجود آمده است.
آنان میدانند که یوتوپیا، در نگاه متفکران از زمان سقراط تا کنون به یک جامه ی تخیلی و رویایی بی عیب و نقص گفته میشود که همه مردم در آنجا شاد وخرسند زندگی میکنند.متفکران ایرانی به آن ناکجا آباد هم گفتند...!همانطور که به آن آرمان شهر نیز گفتند و اعراب آنرا مدینه فاضله میگویند.جایی که باید در رویاها آنرا جستجو کرد.و متضاد این معنا در فلسفه و جامعه شناسی واژه: دیستوپیا یا جامعه ای معجوج و ناهنجارست که مردمانش به دلیل وارونگی منطق رفتارها ناشادند.
اکنون باید به سراغ عنوان اصلی نمایشنامه هارولد پینتر برویم که معنای دیگری هم دارد. این نمایشنامه را دکتر مسعود دلخواه بنا به ضرورت ساختار، بازنویسی کرده است و ممکن است برای بسیاری از تماشاگران ثقیل باشد. این اثر و اجرای دقیق و حساب شده آن در عرف تاتر مدرن ایران گم بیش نامانوس است.
بازی فرخ نعمتی در نقش بوریس بوریس و بازی سیامک صفری در نقش هریس(مرد سالخورده الکلی)چشمگیر است.
No Mans Land نمایش نامه ایست که انسان پوچ را به تصویر میکشد، آنانکه منزلت خود را والا می پندارند!