در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال تئاتر | اخبار | یادداشت الهام شعبانی بازیگر و طراح لباس نمایش "قند خون"
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 19:39:46
نمایش قند خون | یادداشت الهام شعبانی بازیگر و طراح لباس نمایش

هر نقشی چالش‎های خاص خودش را برای من دارد، باید اول شخصیت‏ را با همه‎ی جزئیاتی که در حیات صحنه‌ه‏ایش اهمیت دارد، بشناسم؛ شادی‏هایش تبدیل به شادی من و غم‎هایش، دغدغه‏ی من بشود. تازه آنوقت است که شخصیت در صحنه جان می‏‌گیرد راه می رود و حرف می‌‏زند و من دوست‏اش خواهم داشت، درست مثل اتفاقی که برای نقش پروانه در نمایش "قند خون" افتاد. بازی کردن در نقش‏های رئالیستی برای من همیشه مانند حرکت بر لبه‏ی تیغ است مخصوصا اگر دغدغه‎ها و مشکلات و به طور کلی آنچه زندگی شخصیت را در صحنه دیدنی می‏کند از جنس امروز باشد.
امروز یعنی همین حالا همین روزها. معیشت بزرگترین مشکل خانواده کارگر نمایش"قند خون"است. مشکلی که این روزها هر کسی به نحوی با آن روبه روست؛ فرقی هم نمی‌کند کارگر فلان کارخانه‏ی تعطیل شده باشی یا کارمند یا حتی بازیگر تاتر. وقتی در صحنه به شخصیتی جان می‏بخشی که برای همه آشناست و درست باید خود واقعیت را بدون قطع  بازی کنی، حقیقتا نفس‏ات بند می‌‏آید؛ چون اشک و لبخند همزمان باهم در صحنه متولد می‌‏شوند و تو به عنوان بازیگر باید آنقدر تمرکز داشته باشی که مخاطب تو را به عنوان پروانه زن کارگری از محله‏ کارخانه قند ورامین باور کند. 
پروانه‏ نمایش "قند خون" سیاه نمایی نمی‏‌کند؛ فقر را فریاد نمی‏‌زند؛ او فقط آرامش می‏‌خواهد. پروانه نمایش "قند خون" مثل پروانه گرد شخصیت‏ها و موقعیت‏های نمایش می‏‌چرخد و می‎سوزد و آب می‎شود اما باز مقاومت می‌‏کند. او زنی است که در خانواده‌ه‏ای کارگر نفس می‏‌کشد و با چنگ و دندان برای حفظ این خانواده تلاش می‏‌کند. پروانه از جنس آدم‏های‌ست که صورت‎اش را با سیلی سرخ می‏کند به ظاهر قوی، شوخ طبع و مقتدر است؛ اما دردرون‏اش زنی گریان، شکننده پنهان شده است. پروانه‏ی نمایش "قند خون" را به خاطر مقاومتی که می کند  به خاطر تفاوت بیرونی و درونی‌‎اش دوست دارم. و مثل همیشه ممنونم از لیلی عاج که با قلم‏اش بهترین نقش‎ها را به من می‏‌سپارد.

درباره نمایش قند خون
۰۴ اردیبهشت ۱۳۹۷