در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال تئاتر | اخبار | از خماری یک نمایش به نام «خماری»
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 15:28:46
نمایش خماری | از خماری یک نمایش به نام «خماری»  | عکس

چند روز پیش دوست خوبم مهدی مرتضویان در یک اتفاق جالب و موازی با تفکرات امروزم، در کانال تلگرامی خود به نقل از اثر ماندگار «رختکن بزرگ» رومن گاری که هزاران بار دوست می‌دارمش به نوشته ای اشاره کرده بود. اینکه «از پنجره به پیاده‌رویِ مملو از جمعیّت نگاه کرد. گفت: می‌بینی؟ لباس‌هایی هستند که راه می‌روند، دروغ می‌گویند، عاشق می‌شوند، می‌میرند. کمتر لباسی آن بیرون است که درونش انسان وجود داشته باشد! به‌راستی که این دنیا یک رختکن بزرگ است.»
و امشب از پس چند روز بسیار خسته کننده و البته چندین روز بی روح، روی صحنه تالار قشقایی تئاتر شهر بخشی از آنچه رومن گاری بزرگ نوشته بود را به وضوح دیدم، در شفاف‌ترین شکل ممکن، در صادقانه‌ترین و راستگوترین چارچوبی که می‌توانست روی صحنه خلق شود؛ یک دستپخت سحرانگیز و تماشایی از دوست گرانمایه‌ام امین بهروزی عزیز که عاشقانه آثارش را دوست داشتم و دارم و خواهم داشت.

 نمایش «خماری»؛ اثری به اعتقاد من جاودانه و به شدت راستگو؛ یک تئاتر جستجوگر که به معنای واقعی کلمه من را خمار لحظه‌های نابش کرد با بازی های بسیار خیره کننده و بی ادعا؛ متنی برخوردار از نگاه‌های روانشناسانه پیرامون زندگی خودمان؛ زندگی من، زندگی شما و زندگی همه ما.
اثری بسیار معتبر (باز هم به اعتقاد من) در توصیف آنچه در ما می‌گذرد، عین واقعیت اما با چیزهای اضافه‌تر ومفیدتر؛ قصه‌ای که تو را هیپنوتیزم می‌کند و انقدر تو را غرق تماشایش می‌کند که اصلا دوست نداری تمام شود؛ چون این شخصیت ها خودِ من بودند با کمی تغییر فقط...
این نمایش از تغییرات و اشتباهات واقعی ما آدم‌ها می‌گوید آن هم در چند قصه موازی به شدت همگون و هم تراز. همان شیوه‌ای که امین بهروزی در نمایش‌های قبلی‌اش داشت، درست و به جا؛ خماری برای من نمایشی مهم در این سال‌های تئاتر ایران است که برای من نمایش دهنده مهارت نویسنده و کارگردانی بود که او استادانه روی آن تجربه دارد. تجربه‌ای که با بازی دقیق بازیگرانش که واقعا دست مریزاد دارند جز عشق بی شعار چیزی نمی‌گوید؛ خماری انقدر خوب و ساده از دوست داشتن و دوست داشته شدن حرف می زند؛ انقدر خوب از تنهایی محض ما در این دنیا حرف می‌زند که در این سال‌ها من در آثار آدم‌هایی چون امیر رضا کوهستانی، امین بهروزی، علی شمس و تعدادی دیگر آن را ملموس‌تر دیدم.

لطفا تا دیر نشده «خماری» را ببینید. این یک تبلیغ نیست؛ یک واقعیت است. این تئاتر باز هم به من نشان داد که تئاتر یک جادوگر است. فقط همین.

درباره نمایش خماری
۳۱ فروردین ۱۴۰۱