سجاد تابش گفت: «مختومه» فرقی میان مرد و زن قائل نیست و جنسیتزده است اما چنان این مسئله پرالتهاب است که تصمیم گرفتم بدون حضور زن در نمایش کار کنم چرا که حضور زن لطافتی را به اثر میبخشید که دلم نمیخواست با این اثر خشن تلفیق شود.
سجاد تابش در گفتوگو با هنرآنلاین درباره روند شکلگیری نمایش گفت: «مختومه» اتفاقیترین کار ممکن برای همکاری من و مهدی زندیه بود. پیمان و فرزان (بازیگران مختومه) پیشنهاد دادند تا متنی از مهدی زندیه را در روزهای کرونایی تمرین و اجرا کنیم. سپس نمایشنامهای را پیشنهاد دادند که پس از خواندن آن احساس کردم مناسب اجرا نیست و تصمیم گرفتم از مهدی زندیه متن دیگری بگیرم. من و آقای زندیه بیش از ۱۶ سال هست که رفاقت داریم و تئاتر را با هم آغاز کردیم و به واسطه این رفاقت برای این منظور مطمئنتر شدم. گپ و گفت با مهدی زندیه منجر به بیان دغدغههایمان شد و سرانجام او به ایده اولیه «مختومه» رسید.
او در ادامه افزود: چند جلسه دورخوانی را آغاز کردیم تا به نسخهپایانی متن رسیدیم. در این بین در تعامل و گفتوگو شورای نظارت و ارزشیابی بخشهایی از نمایشنامه را تغییر داد و خودمان هم پس از ۴ ماه تمرین دوباره متن را بازنویسی کردیم تا به این اثر ختم شد.
این بازیگر و کارگردان تئاتر درباره پروسه تمرینهای نمایش «مختومه» عنوان کرد: از آنجایی که من خودم بازیگر هستم هدایت بازیگر برایم سادهتر است چرا که خود در پروسه تمرین کشف و شهود میکردم و خودم را جای کاراکتر میگذاشتم که اگر خودم بازی میکردم نگاهم چگونه بود؟ به همین دلیل با بازیگرانم راحتتر پیش رفتیم و مسیر را با هم پیدا و زبان همدیگر را راحتتر کشف کردیم.
او اضافه کرد: با رسیدن به میزانسن و جزییات، روند توضیح تخیلاتم راحتتر پیش رفت و حتی پیشنهاداتی دادم که بازیگران برایشان جذابتر بود .من در بازیگری بیش از درگیری با کنش با واکنشها درگیر هستم و به جزییات بازی می پردازم. از این رو همچون کارهای پیشینم همین مسیر را برای بازیگران انتخاب کردم تا شهود بیشتری داشته باشیم.
تابش درخصوص چالشهایی که برای تمرینات در دوران کرونا داشته است، یادآور شد: اوایل زمستان سال گذشته یک سال و نیم شروع به تمرین کردیم و موج کرونا باعث توقف در تمرینات شد و تا تمریناتمان به سرانجام نزدیک میشد دوباره کرونا اوج میگرفت و بازیگرانمان درگیر کرونا می شدند. اما بازیگران به صورت آنلاین تمرینات را ادامه دادند، تا متن را به پروسه حفظ کردن، رسانند. من نیز گاهی به آنها ملحق میشدم تا خوانش متن را به درستی پیش ببریم و به نقش نزدیک شویم.
او افزود: از شهریور ماه ۱۴۰۰ تمرینات را جدیتر از سرگرفتیم. اما هماهنگی مجوز متن و هماهنگی سالن، وقفههایی در تمرینات ایجاد کرد و همین موارد باعث شد اجرا به اسفند ماه سال ۱۴۰۰ موکول شود. در نهایت اما اتفاق خوبی افتاد و رسیدیم به آنچه که روی صحنه هست که به نظرم کاملترین چیزی است که من میتوانستم کارگردانی و اجرا کنم.
سجاد تابش ضمن ابراز گلایهای نسبت به اداره کل هنرهای نمایشی اظهار کرد: مرکز هنرهای نمایشی تاکنون هیچ کمکی به ما نکرده است. مسئلهای که این اداره کل دارد و من تخصصی در تایید یا رد آن ندارم این است که برخی از گروههای نمایشی از قبل از شروع پروژه حمایت میشوند و کمک هزینه مشخص میشود، اما گروههایی مثل ما از هفت خوان عبور میکنند و باید هزینهها را به صورت شخصی یا گروهی و یا با حضور اسپانسر تقبل میکنند تا اثر به اجرا برسد و سپس رایزنیها را با مرکز آغاز میکنند. اگر مرکز بودجهای داشته باشد شاید رقم اندکی پرداخت کند، که همیشه با تاخیر است. ما همچنان رایزنیها را آغاز نکردیم چراکه این موضوع منوط به پایان اجراست و همانطور که باید هفت خوان را برای به اجرا رساندن اثر طی کنیم، باید هفتخوانی به منظور دریافت کمک هزینه هم طی کنیم تا حداقل کمک هزینه را دریافت کنیم که عموماً گویا از مبلغ پنج تا ده میلیون تومان فراتر نرفته است.
او در ادامه اضافه کرد: خوشبختانه سالن استاد انتظامی خانه هنرمندان ایران نهایت همکاری را با گروه ما داشت. کرونا نیز آسیب جدی به مخاطب این سالن زده و با تعطیلی فروشگاههای این مجموعه و گالریها، بسیار مخاطب آثار هنری این مجموعه افت کرده است. پوستاندازی پس از آرام شدن شرایط کرونایی در تئاتر اتفاق افتاد اما دوباره گروههایی که از قبل تئاتر کار میکردند و به نوعی تماشاگر را قبضه میکردند الان مجدد شروع به فعالیت کردند که با هزینههای بالای تولید و تبلیغات تئاتر گروههایی نظیر ما آسیب خواهند دید. بهای بلیت تئاتر نسبت به قبل بالاتر رفته که به نظرم همچنان پاسخگوی هزینههای گزاف تولید نیست.
سجاد تابش همچنین گفت: مدتی است به دلیل کرونا و دغدغه کارگردانی کمتر در عرصه بازیگری فعال بودهام اما تمام تلاشم را میکنم که بیشتر به عنوان بازیگر روی صحنه حضور داشته باشم اما کارگردانی همواره دغدغهام بوده و فراموشش نخواهم کرد. به اثر بعدی فکر میکنم و میان متنهایی که دارم در حال انتخاب هستم، چیزی که دوست دارم اجرا کنم نمایش کمدی است و هنوز نمیدانم چه زمانی تصمیم به این اقدام خواهم گرفت.
او اضافه کرد: اما اهمیت کارگردانی برایم در نمایش «مختومه» است تا اثری را کار کنم که جدیترین حرفی که تا به امروز زدم را روی صحنه بگویم. ما در نهایت اینکه هر روز با گروتسک و کمدی به خاطر شرایط زندگیمان سروکله میزنیم از جدیت دور شدیم و باید آثار جدی هم روی صحنه ببریم. در آثار قبلی که کارگردانی کردم هم سعی کردم دغدغهمندی خودم را به تصویر بکشم، دوکار پیشینم زنانه بوده برخلاف نمایش «مختومه» و به نظرم مهمترین مسئله این روزهای ما زنان است و بهتر است برای کار کردن روی این دغدغه ایستاد.
این بازیگر گفت: «مختومه» فرقی میان مرد و زن قائل نیست و جنسیت زده است اما آن چنان این مسئله پر التهاب است که تصمیم گرفتم بدون حضور زن در نمایش کار کنم چرا که حضور زن لطافتی را به اثر میبخشید که دلم نمیخواست با این اثر خشن تلفیق شود. از روز نخست میدانستم که هدفم از اجرا چیست به همین دلیل همین استقبالی که از اثر نمایشیام دارم را استقبال خوبی می دانم، با توجه به اینکه هزینه دیدن یک اثر نمایشی برای مخاطب امروز به دلیل شرایط اقتصادی کمی سنگین است و حضور تئاتر در سبد فرهنگی خانوار پیچیده شده است و همچنین با توجه به نداشتن بازیگر چهره به معنی امروز در نمایش مختومه، استقبال را بسیار خوب میدانم. به نظرم کرونا تاثیری در روند دیدن نمایش ندارد و تب ترس از بیماری کم شده است به همین دلیل اثر خوب دیده میشود تنها باید درست معرفی شود.
تابش در پایان صحبتهایش عنوان کرد: من متخصص نیستم اما هزینههای تئاتر به سمتوسویی رفته که اگر کار نکنیم جلوتریم. دولت هم که به زعم خودش حمایت میکند اما خانه هنرمندان که دولتی است کف فروش را از گروههای نمایشی طلب میکند. در نتیجه تئاتر کار کردن دغدغه شخصی افراد شده است نه معیشت.