جواد انصافی پژوهشگر، نویسنده، کارگردان، مدرس تئاتر شادی آور و یکی از شناختهشدهترین بازیگران نمایشهای سیاهبازی است که نگاه علمی به این گونه نمایش ایرانی دارد و سالهای بسیاری از فعالیت هنریاش را به این هنر اختصاص داده است.
او که گام به گام و از آغاز تمرینات نمایش "رختشورشاه" در کنار علی یدالهی حضورداشته این نمایش را دارای ویژگیهای منحصر به فردی میداند که شنیدنش از زبان یک متخصص خالی از لطف نیست.
انصافی درباره نمایش رختشورشاه میگوید: داستان نمایش به دوران احمدشاه باز میگردد و در یک رختشویخانه اتفاق میافتد. اولین ویژگی این نمایش همین محل وقوع داستان است. تا به حال در نمایش سیاهبازی چنین چیزی را نداشتهایم. توجه کنید رختشویخانه مکان خاصی است. آدمهایی آنجا هستند که هم وضعیت مالیشان درست نیست و هم توانمندی دارند که خیلی کارها را بکنند.
و ادامه میدهد: این خیلی مهم است که یک سری زن که توانمندیهایی دارند و در ضمن از نظر جسمی و روحی قوی هم هستند را در محیط کارشان میبینیم. این زنان به لحاظ جسمی قوی هستند چون سختترین کاررا انتخاب کردهاند. از سوی دیگر احمدشاه هم به این مکان پناهنده میشود و اتفاقات تماما در رختشویخانه میافتد. مکان جالبی است.
انصافی که خود دو کتاب "جشنها و نمایشهای زنانه " و سیاهبازی از نگاه یک سیاهباز" را به رشته تحریر درآورده ادغام نمایشهای زنانه و سیاهبازی را یکی از ویژگیهای مهم و خلاقانه این نمایش بر شمرده و میگوید: کمتر پیش میآید که نمایشهای زنانه را بشناسند و یا آن را خوب نمیشناسند. حسن نمایشهای زنانه به این است که همهشان کوتاه هستند. درباره نمایش های زنانه دو کتاب دارم که من و همسرم (فروغ یزدان) نوشتیم. در یکی هفتاد نمایش و در یکی هفتاد دو نمایش زنانه آمده است. چون کوتاه هستند این امکان را میدهند که چندین نمایش کوتاه زنانه در دل هر موضوعی جا بگیرد؛ بسته به ماجرایی که دارند. و یدالهی خیلی خوب و به جا از سه چهارتای این نمایشها استفاده کرده است.
او به اهمیت ریتم و موسیقی در نمایش ایرانی میپردازد و اشاره میکند که نگاه کارگردان این بود که جدای موضوعات شادیآور نمایشهای زنانه، هنوز کمبود ریتم داریم. بنابراین در طول تمرینات، به کمک همدیگر تلاش کردیم جاهایی که لازم است ریتم اصیل ایرانی و فضای سیاهبازی را اضافه کنیم. در نهایت لحظات مختلف تبدیل به ریتم شاد و اصیل ایرانی شد که تماشاچی از آن لذت میبرد.
انصافی دلیل خود برای پذیرفتن بازی در نمایش رختشورشاه را چنین عنوان میکند که هیچ حرف مستهجنی در کار زده نمیشود و میافزاید: یکی از ویژگیهای این کار همین نکته است. میدانستم که یدالهی هم اهل این نوع کارها نیست. شخص من هم که هر بار کاری را روی صحنه میبرم میگویند باز انصافی یک سیاهبازی پاستوریزه روی صحنه برده است. بله. ما میتوانیم پاستوریزه هم مردم را بخندانیم و در عین حال با مردم ارتباط برقرار کنیم و حرفمان را به آنها بزنیم. با نمایش سیاهبازی میتوانیم به مردم بگوییم که پشت هر لحظه اجرا حرف مهمی داریم.
این نویسنده و کارگردان تئاتر در بخش دیگر این گفت و گو به اضافه شدن یک تیپ جدید که تا کنون در نمایش سیاهبازی نبوده است میپردازد: یدالهی به نمایش یک نقش اضافه کرده است که نمیتواند حرف بزند یا بهتر است بگوییم؛ نمیخواهیم بگوییم که لال است ولی، نمی تواند درست حرف بزند. با این حال تماشاچی به خوبی متوجه میشود که او چه میخواهد بگوید. این نقش تنها کسی است که وقتی رختشورها را شستشوی مغزی میدهند باقی میماند. شخصیت جالبی است. یک تیپ جدید است و خیلی از این نقش در کار بهره مفید بردهایم. تماشاچی هم با او و حرفهایش همراه میشود، به حرفهایش راحت میخندد و با آن ارتباط خوبی برقرار کرده است.
این بازیگر نمایشهای شادی آور تاکید میکند: در نمایش رختشورشاه تمام تلاشمان این بوده و هست که یک کار شسته رفته و بیحاشیه و با موقعیتهایی که مردم بفهمند داشته باشیم. کاری که هیچ حرف مستهجنی بکار نبرد و مردم را بخنداند و در عین حال انتقاد هم بکند.
او درباره شیوه نقد شرایط روز جامعه در نمایش سیاهبازی توضیح میدهد: سیاهبازی تنها نمایشی است که زمان و مکان نمیشناسد و میتواند زمان و مکان را بشکند. بنابر این در موقع خودش میتواند به زمان حال گریز بزند و اشارهای به شرایط روز جامعه داشته باشد. برای مثال در این کار زمان وقوع داستان دوره سلطنت احمد شاه است ولی وقتی، جایی از اجرا در توضیح نحیف بودن آدمها میگوییم یارانهشان را ندادهاند زمان را میشکنیم. حال شاه میگوید یارانه نمیدانم چیست ولی توضیح لازم برای دلیل لاغری آدمها را گرفته است. موضوعات مختلف روز در نمایش سیاهبازی جا میگیرد و خوشبختانه میتواند زمان و مکان را بشکند و تغییر بدهد.
او در پایان، سادگی همه عناصر اجرایی در تئاتر سیاهبازی را یک ویژگی کلی و قابل توجه برشمرده و تاکید میکند: همه چیز در این گونه نمایش ایرانی میتواند ساده باشد. المانها و دکور و لباس میتواند به سادهترین شکل باشد ولی مردم آن را میفهمند و مفهوم آن را درک میکنند.