شام آخر را به سه دلیل باید دید با آنکه بهترین کار مسعود دلخواه نیست اما همچنان یکی از با تکنیک ترین آثار او به لحاظ کارگردانی است.
دلخواه پیش از این نیز با اجراهایی چون بیگانه (آلبر کامو)، مفیستو (کلاوس مان) و ویتسک (بوخنر) و حتی خانمچه و مهتابی (اکبر رادی) و چند اثر دیگر نشان داده که بسیار به تکنیک ها و شیوه های اجرایی توجه دارد و این تکنیکی بودن به معنای فرمالیسم بی چون و چرا نیست زیرا که دلخواه به محتوا نیز به همان میزان توجه نشان می دهد و در اغلب موارد چون یک اگزیستانسیالیست و گاهی چون یک سوسیالیست در واکاوی مسائل نهایت اندیشه ورزی را در آثارش جستجو می کند و برای تکامل این قضیه و رسیدن به ارتباطی بهینه به دنبال همان بیان تکنیکی است که هر اجرای تاثیرگذاری به ناچار باید از این روال پیروی نماید.
شام آخر نیز به دلیل توجه به طراحی لباس، موزیکال شدن اجرا و همچنین برخی از میزانسن های ارزشمند همچنان یک نمایش در خور تامل است. طراحی به گونه ای منطقی امروزی شده و استفاده از شلوارهای جین که هم عیسی و حواریون پوشیده اند و هم قیصر روم که بعدها می پوشد و این همان روال ایمان آوردن به یک باور مشترک است.
نمایش از همان ابتدا همچون مفیستو و لیرشاه حالت نیمه اپرت به خود می گیرد و موزیکال شدنش با توجه به خوانندگان حرفه ای و خوش صدا از جذابیت بهتری برخوردار خواهد شد و در ساختن فضا عنصر پویایی است که باورهای ما را به نسبت حضور در یک مراسم آیینی در کلیسا به چالش می کشد و این همان کارکرد درست موسیقی در تئاتر است که به زیبای تمام در خدمت اجرای دلخواهست.
کارگردانی دلخواه همچنان قدرتمند است و می داند برای ارائۀ یک نمایش با فضای معنوی چگونه باید بازیگران را ضمن باورمندسازی در کنش هایی سازنده همسان گرداند که هم #عیسی و هم #حواریون بنابر هر میزان مثبت و منفی بودن شان در این رویارویی خود را نمایان کنند و در کنار اینان نیز مادر و دو زن دیگر (مریم ها) راویان اصلی روایت یوحنای قدیس خواهند شد و کنش های عیسی در رویدادهای متعدد بیان خواهد شد. شاید مشکل عمده در متن اقتباسی باشد که به زبان و بیان تازه منتج نشده و ما را با رویدادهای پژواک یافته از منابع دیگر همراه می کند و این ضعف دلخواه است که نمی تواند نویسندگی قابلی را برایمان تدارک ببیند و شاید در کنار یک نویسنده یا دراماتورژ این قضیه قابل جبران باشد. مگر به استناد متن های کاملتر همچنان بخواهند کارگردانی کنند و البته این جابجایی بازیگران در شبهای مختلف هم گاهی ریتم اجرا را متلاشی می کند.