در خلاصه داستان «سیلانس» آمده است: بر اثر گرمای بیش از حد هوا، یخچالها و کوههای عظیم قطبی آب شده و با پیشروی دریاها و اقیانوسها تقریباً تمام خشکیهای جهان زیر آب فرورفتهاند. تحت تأثیر نفوذ آب، آدمها کمکم دارند لاک و پولک درمیآورند و به موجودات دریایی بیصدا بدل میشوند. آدمها برای نجات زندگی خود از این سرنوشت به خشکیهای بلندتر پناه میبرند... اثری به نویسندگی، کارگردانی و طراحی مسلم خراسانی که در تئاتر خصوصی باران روی صحنه میرود.
خراسانی در مورد چگونگی شکلگیری ایده اولیه «سیلانس» گفت: «در «سیلانس» ایدهها و درونمایههای بسیاری کنار هم تنیده شدهاند و نمیتوانم از ایدهای کم و بیش واحد که نقطه شروع بوده است یاد کنم. اما میتوانم بگویم به لحاظ تحلیلی تم و ایده اصلی سکوت – مرگ است که با موضوع مهاجرت درمیآمیزد. نمایش «سیلانس» همچنین نوعی مواجهه با خویشتن در دیگری است. دیگریای که حتی اگر غایب است اما حضورش تا ابد در ما ادامه دارد.»
او ادامه داد: «من اغلب با این ایده آغاز میکنم که متنی بنویسم که کسی ننوشته یا کسی با این شیوه و شکل اجرا نکرده یا دست کم کسی به سراغ آن نرفته است حتی اگر در ظاهر ایرادات فنی و محتوایی بسیاری به آن وارد باشد و در عین حال میخواهم همه چیز در یک سادگی معصومانه به دور از زرق و برق آنچنانی غوطهور باشد. نوشتن این متن دو دستاورد مهم و حیاتی برای من داشت. از منظر زیباییشناسی سعی کردم در آن گونهای از فرم روایی را تجربه کنم که شاید تا به حال کمتر تجربه شده است و همچنین از آغاز میخواستم «سیلانس» پاسخی بزرگ و تمام قد به زندگی و هستی انسان باشد.»
خراسانی در جواب این سؤال که قبلاً «دال» و «داستان باغوحش» را روی صحنه برده بود و «سیلانس» چه تفاوتی با آنها دارد هم افزود: پیدا کردن اشتراکات فرم و درونمایه با آثار پیشینم را به عهده مخاطبان و منتقدان میسپارم اما نمایش «سیلانس» در جهت برجسته کردن نگاه هستیشناسانه به جهان و زندگی گام برمیدارد. این مشخصه هم در کلام، هم میزانسن، بدن، حرکت و هم زبان نمایشنامه لحاظ شده است. در این نمایش همه چیز در هم تنیده و یکپارچه است، انسان، زمان، مکان، زبان و هستی. «سیلانس» با موضوع مهاجرت تم خود را پیش میکشد.
فکر میکنم این موضوع اهمیت خاصی در شرایط حاضر دارد و بازارش بسیار گرم است. اما مهاجرت در این اثر بهانهای برای بازگو کردن دغدغههای بیشمار و باز کردن لایههای عمیق متن است.
او در مورد بازخوردهایی که از اجرا گرفته است هم گفت: از نگاه من متن هنوز در ابتدای راه است و باید با اجراهای بیشتر محک سختتری بخورد. اما باید بگویم که نمایش «سیلانس» از منظر کاراکتر نمایشی و زبان یک متن سخت، سنگین و نفسگیر برای بازیگر به شمار میرود. زبان خاص نمایشنامه ذهن آماده و تسلط کامل بازیگر را میطلبد که بازیگران از پس آن بخوبی برآمدهاند و معتقدم هر چه اجراها پیش برود زوایای پنهان متن و نقشها و ظرافت بازی بازیگران غنا و تأثیرگذاری شگرفتری پیدا میکند.
منبع: روزنامه ایران