مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی میرسد اجرای همه نمایشها و برنامههای هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد. با توجه به حجم بالای کاری، رسیدگی به ایمیلها ممکن است تا چند روز به طول بیانجامد، لطفا از ارسال مجدد درخواست خودداری نمایید.
با خودت برقص قصهای ست درباره جهانی تک نفره. دنیایی که تو تنها ساکنش هستی. در این نمایش کسی جز تو زندگی نمی کند و جز تو هیچ کسی همدم تو نیست. در این جهان هر اتفاقی که بیفتد مسئولش توئی.
در نمایشی که خواهید دید، دیگران یا غیری در کار نیست. انسان با خودش به گفتگو نشسته است. اینجا همزمان هم برنده اید و هم بازنده، در حالی که داور بازی کسی جز خودتان نیست. در جهان این نمایش هم ظالمید و هم مظلوم. خودتان می گویید و خودتان می شنوید. هم شاگردی، هم معلم و از کسی جز خودتان نمی توانیدچیزی بخواهید.
با خودت برقص درباره رابطه تو با توست. تو با خودت چه کرده ای؟ از خودت کدام عمارت یا ویرانه را ساخته ای؟ خودت را به سفر برده ای؟ آیا تا به حال هیچ نه بزرگی به خودت گفته ای؟ آری بزرگ چی؟
در جهانی که همهاش خودمان می ترسیم بیایید کمی با خودمان برقصیم.
- مرکز آموزش ها و آفرینش های هنرشهر آفتاب تقدیم می کند.
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
"با خودت برقص" قصه ی عروسکی ست که آدم می شود؛ عروسکی به نام "رها" که رها نیست...
عروسکی که تصمیم می گیرد به زندگی را زندگی کردن؛ به دیدنِ تمامِ نادیدنی هایِ درونش که گَردِ خاک گرفته اند و بویِ فراموشی. عروسکی که وقتی کور میشود، بیناتر می شود از تمامِ بینایانِ نابینا. و شاید هم آغوشی با تاریکی، خود راهی باشد به سمت نور. و یکی از پرنور ترین دیالوگ ها برای من آنجایی ست که "رها" میگوید: از وقتی کور شدم عاشق رنگا شدم.
"با خودت برقص" خودِ زندگی ست؛ با تمامِ ترس هایش. و مقابله با ترسهایی که شانسِ خوشبختی را سالهاست از ما گرفته اند...
.
.
مولانای جان میفرماید:
روز آن است که خوبان همه در رقص آیند?
.
.
و ای کاش همه با خود در رقص آییم
«با خودت برقص» قصهی آدمی است.
داستانی از انتخابهای دوران نوجوانی، هویتیابی و خودشناسی.
«با خودت برقص» به ما یادآور میشود که راه خودمان را بیابیم تا بدرخشیم. چیزی که همهمان به آن نیاز داریم.
این فیلمنمایش که میدانم با تلاشهای دلسوزانه، همدلانه و شبانهروزی تمامی اعضایش آفریده شده، مناسب نوجوانان است و تمام بزرگسالان و جوانانی که بخشی از وجود خود را در کودکیشان جاگذاشته و فراموش کردهاند.
مسیحا ابوعلی در همهی کارهایش درونت را درگیر میکند و به چالش میکشد تا خودت را بیابی. نام و محتوای نمایش مرا یاد جملهای منسوب به چارلیچاپلین انداخت: «حالا که به میدان رقص زندگی آمدهای، زیبا برقص!»
امیدوارم نوجوانان میهنم با دیدن این فیلمنمایش قدم در راهِ زیبا و شکوهمند خودشناسی بگذارند. راهی که فراز و نشیب بسیار دارد اما لذتبخشترین راهِ دنیاست.
مریم سجادینژاد