یک صندلی راحتی کنار پنجره، فنجانی چای و اسکارلت دهه شصت در دست، بعدازظهری آرام و کم نظیر می سازد. با همان چند شعر اول این کتاب می توان چشم ها را بست و به رویایی دوست داشتنی و شاید دور رفت. این کتاب شعر شامل پنجاه و شعر قطعه شعر است که نام خاصی ندارند و فقط با ردیف اعداد مشخص شده اند. شاید همین نوع نام گذاری به معنای باز بودن محتوا و معنای این اشعار باشد. افشاریان اصراری ندارد مخاطبش را اسیر عنوان های شخصی سازی شده کند. هر کس می تواند از دریچه ی نگاه خودش، برداشت متفاوتی از هر شعر داشته باشد. درون مایه ی بیشتر اشعار اسکارلت دهه ی شصت، عاشقانه و احساسی است. افشاریان عواطف را چنان توصیف می کند که مخاطب به خوبی غرق آن می شود و حتی لحظاتی به زندگی و تجربیات شخصی خود برمی گردد. خواندن اشعار افشاریان می تواند خاطراتی را زنده کند که شاید مدت هاست از یاد رفته اند و حس و حال آن لحظات را فراموش کرده ایم. اشعار در قالب نو سروده شده اند و وزن و قافیه ی مشخصی ندارند. جملات کوتاه هستند و شعرها هم چندان طولانی سروده نشده اند. مخاطب می تواند بدون این که ملول و خسته شود، هر شعر را کامل بخواند و به عمق پیام شاعر پی ببرد.
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
اثاثِ خانه را کشیدیم
و سیگار را تا آخرین نخ
حالا چندساعتیست تنها
تنهایی میکشم
تنهایی هم که لایت وُ اولترا ندارد
تنها تلخ است و میچسبد
چمدان تلخ است و میچسبد
به دستانت
به جای دستانم
من در تمامیِ بی تو غمگینم
و
ادامه نمیدهم