در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی می‌رسد اجرای همه نمایشها و برنامه‌های هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد. خریداران محترم این سانسها لطفا منتظر اطلاع‌رسانی بخش پشتیبانی تیوال از طریق پیامک باشند.
تیوال نمایش نامه های عاشقانه از خاورمیانه
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 18:29:43
امکان خرید پایان یافته
۲۶ آذر تا ۱۲ بهمن ۱۳۹۵
۱۹:۳۰ و ۲۱:۳۰  |  ۱ ساعت و ۱۰ دقیقه
بها: ۴۰,۰۰۰ تومان

کاری از کمپانی تیاتر امید ایران

خرید تلفنی: 09356915651

راه‌های ارتباطی با تماشاخانه پالیز: اینستاگرام / کانال تلگرام

گزارش تصویری تیوال از نمایش نامه های عاشقانه از خاورمیانه / عکاس: حانیه زاهد

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از نمایش نامه های عاشقانه از خاورمیانه / عکاس: رضا جاویدی

... دیدن همه عکس‌ها ››

اخبار

›› نمایش "نامه های عاشقانه از خاورمیانه" رکورد زد!

›› رونمایی از پوستر نمایش "نامه های عاشقانه از خاورمیانه"و اتمام بلیت ها در ساعت نخست پیش فروش

›› هانا کامکار طراح موسیقی "نامه های عاشقانه از خاورمیانه" به کارگردانی کیومرث مرادی شد.

›› طناز طباطبایی و هانیه توسلی در "نامه های عاشقانه از خاورمیانه"

›› کیومرث مرادی با «نامه های عاشقانه از خاورمیانه »به پالیز می رود

آواها

مکان

تهران، خیابان کریمخان، خیابان عضدی جنوبی (آبان)، خیابان سپند، پلاک ۶۹
تلفن:  ۸۶۰۳۷۵۱۰

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
کاش فقط این اجرا مونولوگ نبود. داستان خوب موسیقی خوب بازی های خوب ولی به دلیل مونولوگی بودن خیلی تحت تأثیر اجرا قرار نگرفتم.به شخصه احساس می کنم تعداد اجراهای مونولوگی زیاد شده و این داره به تئاتر ضربه می زنه. امیدوارم شیوه اجراها یکم تغییر کنه. پانته آ پناهی ها مثل همیشه یک سروگردن از بقیه بالاتر و بهتر
آوا فیاض این را خواند
امیرمسعود فدائی و یاسمن پورمهران این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
جنگ همیشه معنی از دست دادن می دهد چه در خاورمیانه چه در غرب دور...از دست دادن ها متفاوت است! یکی عشقش را از دست میدهد، دیگری هویت و اعتماد به نفسش را!
در اپیزود اول، آنجلا از عشق میگفت، از خوابی که دیده بود در روستای دورافتاده ای اطراف کابل، و من به خود لرزیدم! وقتی نجمه باغچه ای درون خانه ش را نشان داد و به او گفت همه ی آنچیزی که تو را از غرب دور به اینجا کشانده، آنجا آرام گرفته است!
اپیزود دوم روایت زنی بود عرب! که در پاسگاهی در لندن هویت از دست رفته اش را مرور میکرد، در ابتدا فکر میکردم تمام مشکلش ای بود که زبان نمیدانست، اما گویی بعد از جنگ ، او هیچ چیز نمیدانست! زنی که وجود نداشت چون هویتش را در لابلای تیرباران پدرش و کشته شدن برادرش و مرگ مادرش باخته بود!
بهترین اپیزود این نمایش زمانی بود که زیبا وارد صحنه شد، زنی که دیگر زیبا نبود! آه... چشمهایش! چقدر غمگین انگیز بود و نمیتوانستم حتی با وجود چشم بندها حالش را درک کنم! اسید، تنها صورتش را از او نگرفته بود! اسید، فکر آزاد و شوق حس دویدن در پارچه های رنگی او را هم، سوزانده بود! هر چه گفت، نتوانستم تصور کنم باد را! پارچه های زرد و سرخ و..را! نمیتوانستم صدای افسون را بشنوم وقتی زیبا ازو خواست صدایش را آزاد کند! مگر میشود زنی افغان در خفقان جنگ، آزادانه آنطور که میخواهد زندگی کند! مگر میشود اصلا زندگی کند!! و من در پایان نمایش، گوشه ای از قربانی شدن زنان را در جنگ لمس کردم! زنانی که در لابلای جنگ، فراموش کردند زندگی را! فراموش کردند ... دیدن ادامه ›› خود را!
داستان کلی این نمایش برای من تاثیرگذار بود! ولی با همه احترامی که برای عوامل نمایش قائلم به جز اپیزودی که پانته آ پناهی های عزیز وارد صحنه شد میتوان گفت بقیه صحنه ها و بازی دو بازیگر آنقدر قوی نبودند! موسیقی در حد انتظار من نبود! ولی در کل بخاطر موضوع بسیار تاثیرگذار جنگ، نمایش را دوست داشتم ولی همچنان امیدوارم در آینده کارهای بهتر و بسیار قویتر در این زمینه ببینیم.
آوا فیاض این را پاسخ داده‌است
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تاتر براى من فقط جنبه سرگرمى نداره یه بخش دوست داشتنى زندگیمه من با رفتن به تاتر حالم خوب میشه حس سرزندگى پیدا میکنم
وقتى که دلت از بى عدالتى ها و بى فرهنگى ها تو جامعه اى که ادعاى فرهنگ چند هزار ساله داره گرفته تصمیم میگیرى برى یه جایى که همه دغدغه فرهنگ و هنر دارن احساس میکنى جایى هست که از بودن در اونجا احساس خوبى میکنى اما در عوض وقتى از سالن میاى بیرون جز اعصاب خرد و ناراحتى و خستگى راه سه ساعته تا سالن نمایش چیزى برات نمیمونه کاش کاش فقط یکم براى تماشاگر تاتر ارزش قایل بشین کاش یاد بگیریم ما حقوقى داریم که یواش یواش داریم فراموش میکنیم چون تو این سى و اندى سال خیلى عادت هاى خوب داره از یادمون میره
آقاى کیومرث مرادى هر سالنى یه ظرفیتى داره یه تعداد صندلى مشخص شما که اینقدر به صحنه علاقه مندین و همیشه قبل از شروع نمایش حتما باید بیاین صحبت کنین یکم کمتر به فکر جیب تون باشین اخه چرا اینقدر بلیت خارج از ظرفیت میفروشین مگه اتوبوسه همین جور هر نقطه اى میتونین تماشاگر میشینه
من ردیف اول بودم نمیتونستم پاهام جابجا کنم چون نفر جلو همچین چسبیده بود به سکو کل مدت نتونستم تکون بخورم اصلا تنفس واقعا سخت میشه به چه زبونى از شما خواهش کنیم اینقدر تو کارهاتون بلیت خارج از ظرفیت نفروشین
فرشته چالاک و آوا فیاض این را خواندند
کیان، آدنا و یاسمن پورمهران این را دوست دارند
دقیقا با شما موافقم. این رسم چندسالهٔ اخیر که بلیط‌های خارج از ظرفیت فروخته می‌شود بی‌نهایت برای تماشاگر تئاتر که انتظار نظم و دیسیپلین خاصی دارد متناسب با اجرای یک نمایش زنده، واقعا آزاردهنده است. اگر استقبال از یک نمایش زیاد است می‌توان تمهیدات دیگری اندیشید. قطعاٌ چاره‌ای دارد جز این به قول شما اتوبوسی نشستن افراد در سالن نمایش. ممنون از تذکر به‌جایتان. باشد که ترتیب اثر دهند.
۰۹ بهمن ۱۳۹۵
الهام عزیز
کاملا حق با شماست. موافقم. قاعدتا هر سالن نمایشی طبق اصولی طراحی شده است (البته در خوشبینانه ترین حالت). اختصاص دادن فضایی برای تماشاگران با توجه به ظرفیت سالن حساب‌شده است. اینکه این مسئله در نظر گرفته نشود و تا جایی که امکانش وجود دارد بلیط فروخته شود رفتار حرفه‌ای نیست. من کارشناس تئاتر نیستم ولی سابقه تماشاگر تئاتر بودنم قدیمی است. شاید از جوانترهای اینجا کمی قدیمی تر باشم. به خصوص دهه ۷۰ دغدغه هایم کمتر بود و زیاد به تماشای تئآتر می‌فتم. اکثر کارهای استادانی مثل بهرام بیضایی، حمید سمندریان، قطب‌الدین صادقی، علی رفیعی، پری صابری داوود رشیدی و ... را در آن دهه و اوایل دهه بعد زیاد به تماشا نشستم. امکانات آن موقع بسیار محدود بود. تعداد سالن‌های نمایش به این اندازه نبود. تسهیلات فروش بلیط مانند خرید اینترنتی هم مثل امروز نبود . برای خریدن بلیط باید ساعت‌ها در صف می‌ایستادید. واقعا مشکل بود. هرچند شاید جمعیت کمتر بود و مخاطب نمایش گزیده‌تر اما باز هم کمبود امکانات آن موقع دیدن یک نمایش را سخت می‌کرد و گاهی امکان آن برای شخص علاقه‌مند به‌کل از دست می‌رفت. ... دیدن ادامه ›› با این حال، خبری از این بلیط‌های خارج از ظرفیت نبود. هنوز هم که به تماشای نمایشی می‌روم نمی‌توانم این فروش خارج از ظرفیت را هضم کنم. استانداردم کمی اولدفشن است. شرمنده!
۱۷ بهمن ۱۳۹۵
آدنا عزیز
من با شما کاملا موافقم به نظرم تا حدودی محیط تاتر با سینما باید فرق داشته باشه حداقل برای تمرکز و ارامش تماشاگر و بازیگران مخاطب تاتر گزیده تر باشه بهتره حداقل دیگه کسانی رو نمیبینیم که با چیپس و آبمیوه بخوان وارد سالن بشن و مسئول سالن مانع ورود خوراکی بشه
امیدوارم روزی شاهد تعادل در فروش بلیت های خارج از ظرفیت باشیم
۱۷ بهمن ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید