در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی می‌رسد اجرای همه نمایشها و برنامه‌های هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد.
با توجه به حجم بالای کاری، رسیدگی به ایمیل‌ها ممکن است تا چند روز به طول بیانجامد، لطفا از ارسال مجدد درخواست خودداری نمایید.
تیوال نمایش پروانه های غمگین من در یک صبح دل انگیز بهاری
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 14:35:55
امکان خرید پایان یافته
۰۷ تیر تا ۱۵ شهریور ۱۳۹۲
۱۷:۰۰ و ۱۸:۱۵  |  ۱ ساعت و ۱۰ دقیقه
بها: ۹,۰۰۰ تومان

این نمایش سال گذشته در کافه تریای تالار اصلی تیاتر شهر اجرا شد و این بار با تغییر برخی از بازیگران و با ایده های اجرایی جدید در مجموعه تالار وحدت دوباره میزبان تماشاگران است.

در این اجرا با یک ایده بسیار جذاب روبرو خواهید شد که شما عزیزان مخاطب می توانید از منوی که در اختیار شما قرار می گیرد و از بین ۲۴ ار نمایشی مختلف به سلیقه و نظر خود سه انتخاب داشته باشید تا بر سر میز شما اجرا شود.

 

رزرو تلفنی:   09378561832

فروش اینترنتی: tiwall.com

فروش روزانه: نیم ساعت قبل از اجرا، گیشه شماره 2 تالار وحدت

 

گزارش تصویری تیوال از نمایش پروانه های غمگین من در یک صبح بهاری / عکاس: سید ضیاء الدین صفویان

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از پروانه‌های غمگین من در یک صبح دل‌انگیز بهاری / عکاس تیوال: علیرضا قدیری

... دیدن همه عکس‌ها ››

اخبار

›› نمایش " پروانه های غمگین من در یک صبح دل انگیز بهاری" تا هفت شهریور تمدید شد

›› از پوستر پروانه های غمگین من در یک صبح دل انگیز بهاری رونمایی شد

آواها

مکان

خیابان حافظ، خیابان استاد شهریار، تالار وحدت
تلفن:  ۶۶۷۳۱۴۱۹، ۶۶۷۰۵۱۰۱

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
پروانه های غمگین من در یک صبح دل انگیز بهاری

تمام شد
به همین راحتی یک همراهی چند ماهه تمام شد به خاطره پیوست
امشب بعد از مدتها دلم گرفت از تمام شدن یک نمایش
امشب من سعی کردم لحظه لحظه ثبت کنم خاطره های فراموش نشدنی این چند ماه با هم بودن، با هم خندیدن، با هم گریه کردن و با هم شاد بودن.
دیگه هیچ وقت و هیچ زمانی این جمع این گونه که بودند نمی توانند در کنار هم جمع شوند و شاید لذت تئاتر همین است که همیشه در خاطره ما می ماند.

سپاس گزارم از همه دوستانی که حتی یک قدم برای اجرای این اثر برداشتند
سپاس گزارم از همه دوستان نازنین که آمدند و دیدند
سپاس گزارم از همه تماشاگران نازنین تئاتر که همیشه تئاتر زنده است چرا که آنها هستند

تا بعد
تا طلوعی دیگر
تا حضوری دیگر
همین
خسته نباشید به شما و تمام گروه خوب تون و مخصوصا خانم قلاتیان عزیز
شب آخر، شب شیرین و به یاد موندنی ای بود، دلم برای همه پروانه ها تنگ میشه...
۱۶ شهریور ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بابالنگ‌دراز: شما ترجیح می‌دین با رؤیاتون زندگی کنید، یه سایه، یا با حقیقت روبه‌رو بشید، حتّی اگه اون چیزی نباشه که همیشه تصوّرش می‌کردین؟!
این دیالوگ‌ها، توی خودِ کار نبود! کاملاً بداهه گفته شدند و به همین خاطر در ذهن من خیلی خیلی ماندگار شده‌اند!
اپیزود نمایش رادیویی را که می‌دیدیم، در پایانِ آن تأکید کردیم که آقای «تابش» را ما دیشب در «احساس آبی مرگ» هم دیده بودیم! بازیگر دیگر که نقش معتاد را بازی می‌کرد گفت: دیشب، تو رفتی دوا بگیری، رفتی تئاتر؟!
تابش: نه بابا! تئاتر چیه؟! موتور خراب شده بود!
- موتور یه ربع، نیم ساعت! هشت رفتی، یااااااازده و نیــــــم برگشتی! کجا بودی؟!
ما گفتیم: احساس آبی مرگ بوده‌اند!
معتاد [ادا در می‌آورد]: «احــســـاس آبــــی مــــرگ»! بَرَه بَبَ! آخه تو قیافه‌ت به احساس آبی مرگ می‌خوره؟!
تابش: می‌گم که! نوکرتم! موتور ... دیدن ادامه ›› خراب شده بود!
- بسه! رفاقتمونو با دروغ خراب نکن! من و فِری تا یازَّه داشتیم اینجا زیر پتو می‌لرزیدیم، اون‌وخ حضرت آقا تشریف برده‌ن تآتر!


این بداهه‌سراییِ فوق‌العادّه که با موقعیّت پیش‌آمده کاملاً هم‌خوانی داشت خیلی ما را سرذوق آورد! خیلی خیلی! عالی بود!