سلام
تمامی نظرات را به دقت خواندم. به هر ترتیب عده ای از مخاطبان تئاتر ،این سبک نمایش ( سوژه تکراری، ساده، سطحی و تک لایه و خطی، همزاد پندارانه و بسیار رئال )را میپسندند که صد البته از میانشان افرادی هم هستند که دوستدار سبکهای دیگر هم باشند، پس نارواست که آن را مهمل دانست و یا جایش را در سینما وتلویزیون. سیل نظرات موافق و تعدد آنها به خصوص از جانب چهره های جدید و یا کم پیدا در صفحات نمایش های دیگر، خود دلالت بر این امر دارد که جهت گیری روند نمایش هادر انحصار بخشی از تماشاگران نیست و نباید باشد. اما انتظار میرود که نویسندگان و کارگردانان و حتما بازیگران ، در هر سبک نمایشی ،باکار خود زمینه تعمیق و ارتقا تماشاگران را فراهم آورند که ماندن بس زیانبارست.
الزام رفتن همچین اجرایی روی صحنه رو نمی فهمم .
سوژه هایی تکراری ..متن رونویسی شده از نمایش زهرماری
بازیهای بد ، یک دست نبودن بازیگران .. عدم درک کارگردان از نمایش و فضای ناتورالیسم
تنها نکته مثبت صحنه نمایش و جزییاتش بود .
امشب این نمایش رو دیدم و بسیار منو یادنمایش زهر ماری انداخت موضوع و فضای داستان خیلی بهم نزدیک بود حتی سبک اجرا ،فقط نوع جنس مورد نظر متفاوت بود؛):) درونمایه داستان طنز تلخی بود که به مشکلات حال حاضر جامعه پرداخته بود که همزمان خنده و غصه به همراه داشت در مجموع اجرای قابل قبولی بود و همه بازیگران بخوبی از عهده این اجرا بر اومدن به همه عوامل خسته نباشید میگم و امیدوارم همچنان موفق باشند .
در ضمن متاسفم از اینکه هنوز تماشاچی داریم که در طول اجرا هم اینستا شون رو چک کردن هم به همراهشان بلند بلند حرف زدن و درد دل کردن هم دیگران رو دیووونه کردن به اونها هم خسته نباشید میگم و نمیدونم اگه قصداین همه صحبت داشتن چرا بیرون ننشستند؟!!!!!
بارها متوجه نگاه تند و چشم غره خانم مهدی نیا حین اجرا به این دو عزیز دل شدم ولی اصلا به روی مبارک نیاوردن من که جام رو عوض کردم ولی امیدوارم دیگه این جور آدما کنارم نباشن چون ممکنه دیگه امکان جابجایی نداشته باشم:(