در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش تجربه های اخیر
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 17:31:22
امکان خرید پایان یافته
۱۱ اردیبهشت تا ۰۲ خرداد ۱۴۰۱
۱۷:۰۰ و ۱۹:۰۰  |  ۱ ساعت
بها: ۵۰,۰۰۰ تومان
+ ۹% مالیات ارزش‌افزوده
سیر زندگی یک خانواده در طول بیش از یک قرن.

- از همراه داشتن فرزندان زیر ۱۲ سال خودداری نمایید.

توجه: به دلیل بازسازی حریم تئاترشهر، ورودی همه سالنها، تا اطلاع بعدی از پیاده‌روی خیابان ولی‌عصر (عج) است. برای دیدن مسیر لطفا اینجا را کلیک کنید.

 

اخبار

›› گروه‌های دیگر در اجرای این نمایشنامه به بیراهه رفتند

›› تحلیل و نگاه جواد مولانیا بر نمایش تجربه های اخیر

›› با متن کوهستانی جهان خودم را ساختم

›› خانواده در گذر تندبادِ زمان

ویدیوها

مکان

تقاطع خیابان انقلاب و ولی‌عصر (عج)، مجموعه فرهنگی و هنری تئاترشهر
تلفن:  ۶۶۴۶۰۵۹۲-۴

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
تنهایی...
تنهایی...
تنهایی...
این رنج افسار گسیخته، این دردِ همیشگی، این مرگ تدریجی!
ما تنهاییم، ما تنها میمونیم، ما تنها میریم حتی اگه دوقلو به دنیا بیاییم.
گرچه این سبک متن و اجرا باب میل من نیست ولی این نمایش در کمال صداقت، رسالت خودش رو انجام میده. شاید در طول اجرا کمی در افکار خودم غرق شدم تا خود روند اجرا، ولی با اون پایان بندیِ زیبا واقعا در خودم فرو رفتم، به اون جایی که هممون ازش میاییم و در نهایت به همون جا هم میریم، تنهایی!
"تو به خدا اعتقاد ... دیدن ادامه ›› داری؟!"
وای که چقدر وحشتناکتر میتونه بشه این تنهایی اگه...
یا رفیق من لا رفیق له

بازی ها به اندازه و دقیق بود، کارگردانی هم کاملا در جهت متن و محتوا. دست مریزاد، خدا قوت
اثر تامل برانگیز و ارزشمندی بود و در عین حال نوع روایت هم برای ارایه محتوی بسیار درست انتخاب شده است
به نحوی اثر گذار هست که تا چند روز برای لحظاتی ذهن رو درگیر خودش می‌کنه و برای من به این شکل بود که باعث اخذ تصمیماتی برای مرور گذشته (انتخاب و ثبت مهمترین اتفاقات در سال های گذشته) و آگاهی از آینده و سعی در مراقبه حال داشته است
و پایانی به شدت شگفت انگیز ۲۲ سال به سرعت ۲۲ ثانیه گذشت

نمایش تجربه های اخیر به کارگردانی حسین کشفی اصل که اکنون در کارگاه نمایش اجرا میشود نمونه بارز اجرایی متعهدانه در روزهای کنونی تئاتر کشور است که بشدت حال بیننده را خوب میکند و در انتهای نمایش در ذهن بیننده دوباره متولد میشود و چندین روز با شماست.
پرداختن به مفاهیم اساسی زندگی انسان و تمرکز بر تنهایی انسانها و تاکید بر سیکل دوار زندگی و تصمیم گیری ها و چالش های انسانی به عنوان درون مایه این اثر تاکید شده است.
تجربه های اخیر امیررضا کوهستانی متنی جهان شمول است که در ناکجا آباد این جهان و در بحران جنگ و مفاهیم ذاتی زندگی انسان روایت میشود و تغییرات در متن و اجرا که با هوشیاری و تسلط کارگردان به متن افزوده شده در انتقال مفاهیم کارگشا بوده است.
دنیای تجربه های اخیر بیش از هرچیز به تنهایی و انزوای ذاتی انسان ، تصمیم گیری ها ، و مفاهیم پایه عشق ، شهوت ، گناه ، معنویت ، حسادت و خودخواهی می پردازد و جنگ به عنوان فصل آدم ها از انسانیت .
تجربه های اخیر حاکی از تسلط کارگردانی (کشفی اصل ) است که بارها در مقام بازیگر و کارگردان هنر خود را در تئاتر کشورثابت کرده است.
کشفی اصل این بار چالش جدیدی را تجربه کرده است و مهم ترین نکته بارز آن عدم خودنمایی کارگردان در اجرا است. میزانسن های دقیق ، نورپردازی فوق ... دیدن ادامه ›› العاده ، استفاده از سایه ها و بخشیدن فضایی وهم آلود منطبق بر متن ، بازیگردانی صحیح و طراحی صحنه همگون در نهایت ایجاز ، و استفاده درست و بجا از ویدئو آرت که در انتقال مفهوم )در انتهای نمایش بی نظیراست ) از نشانه های آن است.
در طراحی صحنه کشفی اصل متمایل به رنگهای گرم است که محیط خانه را تداعی میکند در حالیکه زنان که پیشبرنده داستانند در نهایت سادگی در (رنگ و فرم) لباس پوشیده اند و سردی رنگ لباس آنها دنیایی از مفهوم است و این تضاد احساس حاصله نشاندهنده نوعی خلا و سردی در فضای نمایش است که در انتقال درو¬نمایه بسیار کمک کننده بوده است.
تمامی ارکان و آکسسوار در صحنه فرد هستند و این تنهایی را بیشتر نشان می دهد و عجیب است رنگ سرخ چمدان که زندگی و سفر و جدایی را با انتخاب رنگ درست تداعی میکند تنها رنگ زندگی بخش صحنه آرایی است.
نورپردازی با توجه به دیالوگ گویی ها و منطبق بر فضای کارگاه نمایش؛ هوشمندانه استفاده شده است ( ارجاع به شمع روی کیک که می سوزد و بدون اشک فقط دود میکند و عجیب بیاد می آورد زمان را و " پنداری دود میشود و میرود هوا " پزشکزاد را.)
در بکارگیری ساز کمانچه (که بهترین انتخاب برای بیان غم و تنهایی درونی انسان )به عنوان موسیقی اثر و در فضایی خارج از دستگاه های ایرانی هوشمندانه در جهت بیان بی مرز محتواست و نقطه درخشان ماجراست.
در بازیگری تیم بازی یکدست و توانا در بیان دیالوگ ها در این نمایش دیالوگ محور است و در میان بازیگران کیمیا جواهری در اوج پختگی است . او تمامی احساسات خود را به بهترین نحو اجرا میکند و پارتنر بی نظیری است (ارجاع به بغض فرو خفته که در گلو میشکند و احساس را زخم میکند و تغییر هوشمندانه بازی جواهری با تغییر احوال پرسوناژ بدون خود نمایی و در عین پختگی )
در پایان برای تجربه های اخیر میتوان چندین صفحه نوشت و استقبال فوق العاده از اجرا نشاندهنده امید به بهبود و حمایت از تئاتر متعهد در فضای کنونی تئاتر کشور است.
و عجیب است نزدیکی محتوای مرثیه شاملو با تجربه های اخیر
" و ماهمچنان دوره میکنیم
شب را و روز را هنوز را"
????
پس اونی که ما دیدیم چی بود؟!
۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱
امیرمسعود فدائی
والّا بلّا این‌جوری نیست???? البته خودم این‌جوری فکر می‌کنم. احتمال اینکه ناظر خارجی چیزی شبیه به فرمایش شما فکر کنه منتفی نیست متأسفانه. در مجموع هم من یه تماشاگر ساده‌ام. منتقد نیستم که ...
شما به دنیا اومدی که بگی خوشم نمیاد
خود شکسپیر بر میگشت،دوره ی کارگردانی میدید و خودش هملت رو اجرا میبرد شما با صفر دستاورد هنری میومدی میگفتی خوب نبود
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۱
محمد رضا نوید
شما به دنیا اومدی که بگی خوشم نمیاد خود شکسپیر بر میگشت،دوره ی کارگردانی میدید و خودش هملت رو اجرا میبرد شما با صفر دستاورد هنری میومدی میگفتی خوب نبود
???
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید