النی کاریندرو
محسن هاشمی تبار
احمد نگهبان
مهرداد ملکی و امیررضا مرشدزاده
احسان طهماسبیان
ابوالفضل احمد رئیسی
امیرحسین نامور
آکادمی هنرهای اجرایی افرا
سیامک صفری
خلاصه داستان: ولادیمیر: اگه فکر می کنی بهتره، حالا هم می تونیم از هم جدا شیم. استراگون: حالا دیگه به زحمتش نمیارزه. ولادیمیر: نخیر نمیارزه. استراگون: خوبه، بریم؟ ولادیمیر: آره، بریم. (از جایشان تکان نمیخورند)
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
ابتدا چیزی که به چشمم آمد گریم های بسیار خوب و بازی های روان این گروه جوان بود. عنصر تکرار که با سرعت چند برابر در پرده دوم اجرا شد بسیار جذاب و حساب شده بود. و در کل این که تیاتر بسیار خوبی رو در صحنه دیدیم.
با آرزوی موفقیت های بیشتر...
باید اعتراف کنم که تنها انگیزهای برای خرید بلیط همفامیل بودن با کارگران بود. و تقریباً مطمئنم اولین بار بود که توی زندگیم میدیدمشون.
اجرا اما برای این گروه در حد قابل قبولی بود هرچند نمرهای بیش از متوسط نمیشه بهش داد ولی واقعاً متوسط بودن هم بد نیست.
تلاششون قابل تحسین بود و سالن پر از جمیت فکر میکنم خستگی رو از تنش بیرون کردن
امیرحسین به تلاشت ادامه بده و و همفامیلهات و دوستداران تئاتر رو مشعوف کن.
سپاس و خستهنباشید.
جناب مجللی ارادت
والا اصلا وجد و استرس در قاموس من خیلی تعریف برانگیز نیست :)))
راستش همه این فامیل ما که در نیروی مسلح سبزپوش هست رو میشناسن و برام جذاب بود که اینطوری هم فامیلم به یادها بیاد
# افتخار خوب