۶ صبح جمعه میدان ونک را به سمت ابیانه ترک کردیم. رستوران مارال مقصد بعدی بود که برای صرف صبحانه در آن توقف نمودیم. در ادامه سفر پس از گذر از سه راهی سرپل وارد منطقه برز رود شدیم و از توضیحات آقای حسینیان عزیز در خصوص منطقه استفاده کردیم. حدود ساعت ۱۰:۳۰ به روستای زیبای ابیانه رسیدیم و پیادهروی در کوچههای قدیمی این روستا را که حسی دلانگیز ایجاد میکرد، آغاز کردیم. در طول مسیر دستفروشهای ابیانهای به معرفی محصولات خود میپرداختند که برخی از همسفران را علاقهمند به خرید از آنها مینمود. به مسجدی در قلب ابیانه رسیدیم و از آن بازدید کردیم. سپس آرام آرام به هتلی در آن سوی روستا رهسپار شدیم تا مراسم صرف نهار را انجام داده باشیم. هتلی که ویونا مینامیدنش. حوالی ساعت ۱۴:۳۰ روستا را به مقصد باغهای باقرآباد که در نزدیکی روستای برز بود ترک گفتیم. منطقهای پر از چنارهای بلند و زمینی پوشیده از برگهای زرد پاییزی. آتش را برپا داشته و به خوانش کتاب "زندگی عزیز" توسط خانم دقیقی پرداختیم. چای ذغالی مکمل خوبی برای آن فضا بود. پس از رفتن آفتاب کمی هوا رو به سردی گذاشت و مرحله دوم کتابخوانی را دور آتش برگزار کردیم که خالی از لطف نبود. در انتها عکس دست جمعی را گرفته و آماده بازگشت شدیم. حوالی ساعت ۱۰ میدان ونک بودیم و پرونده چهارمین سفر از سری برنامههای "یک سفر یک کتاب" را به خوشی بستیم.