مرد جوانی شبیه به یک دلقک، روی صحنه می آید . او روزهاست در بیمارستانی که از مادر بیمار و در حال مرگش مراقبت می کند... او این مراقبتِ اندوهبار را به سبک خودش، طنازانه، اجرا می کند.
این مونولوگ یکی از هفت مونولوگ منتشر شده در کتاب تکگویی های مرگ است نوشته ی زهره یحیایی با مقدمه ی افشین هاشمی.
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
همون موقع که خبر از راه رسیدن این نمایش رادیویی را شنیدم هدفون برداشتم با جون دل به صدای نوروزی بازی عالیش و اون نمایشنامه زیبا گوش دادم بعدم برای پدرم گذاشتمش...
یادش بخیر....
انصافا خیلی خوب بود... توانایی مجید نوروزی توی بازی با صدا و اجرا و انتقال احساس خیلی عالی و دلنشین بود... من نمایش رادیویی کم نشنیدم ولی این مونولوگ جدا خیلی خوب بود... خسته نباشید اساسی به این حنجره توانا!!
وسط اون همه خستگی و غم، بازم شاهد طنز بودیم از مجید نوروزی.
با اینکه فقط صدا بود اما طوری انتقال احساسات داشت که تصویرش توی ذهن نقش می بست.
این اولین نمایش رادیویی ای بود که گوش دادم و خیلی خوشحالم که دالون اولیش بود.
از این به بعد با یه همچین نمایش رادیویی پر قدرتی قطعاً سطح توقعم بالا می ره و معیار مقایسه میشه دالون با...