در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی می‌رسد اجرای همه نمایشها و برنامه‌های هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد.
با توجه به حجم بالای کاری، رسیدگی به ایمیل‌ها ممکن است تا چند روز به طول بیانجامد، لطفا از ارسال مجدد درخواست خودداری نمایید.
تیوال نمایش پدر
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 12:23:57
امکان خرید پایان یافته
۱۷ مهر تا ۲۶ آبان ۱۴۰۲
۱۸:۳۰  |  ۱ ساعت و ۲۰ دقیقه
بها: ۲۰۰,۰۰۰ و ۱۰۰,۰۰۰ تومان
+ ۹% مالیات ارزش‌افزوده  |  جزییات
همکف: ۲۰۰.۰۰۰ تومان
بالکن: ۱۰۰.۰۰۰ تومان
«پدر» تجربه‌ای دردناک و بکری است از زوال عقل (آلزایمر)، که به وضعیت او و ارتباط با دخترش می‌پردازد.

درباره نمایشنامه: نمایشنامه «پدر» از نمایشنامه‌های سه گانه «مادر»، «پدر» و «پسر» فلوریان زلر نویسنده فرانسوی است که اغلب نمایشنامه‌های او بر موضوع انسان امروز و مسائل او متمرکز است.

خرید بلیت اثری دیگر از همین کارگردان: نمایش آواز عاشقانه دختر دیوانه


- از همراه داشتن فرزندان زیر ۱۰ سال خودداری نمایید.

توجه: به دلیل بازسازی حریم تئاترشهر، ورودی همه سالنها، تا اطلاع بعدی از پیاده‌روی خیابان ولی‌عصر (عج) است. برای دیدن مسیر لطفا اینجا را کلیک کنید.

اخبار

›› شیدا خلیق به «پدر» پیوست/ ایفای نقش در کنار رضا کیانیان

›› یک دقیقه سکوت تئاتر شهر به احترام آتیلا

ویدیوها

مکان

تقاطع خیابان انقلاب و ولی‌عصر (عج)، مجموعه فرهنگی و هنری تئاترشهر
تلفن:  ۶۶۴۶۰۵۹۲-۴

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
خلاصه این که نمایش پدر هیچ چیز دندان‌گیری ندارد. حضور خلاقه‌ی کارگردان که هیچ، در درک و اجرای روان متن نیز ناتوان است و به کار بستن برخی اطوارها ... دیدن ادامه ›› نیز تغییری در این واقعیت ایجاد نمی‌کند. نمایشنامه‌ای که اجراهای مختلفی از آن شده و فلوریان زلر نویسنده‌ی نمایشنامه، خودش فیلمی بر پایه‌ی آن ساخته که به گمانم اکثر مخاطبان این تئاتر، پیش از این، آن فیلم را دیده‌اند، حتی اگر اجرای صحنه‌ای دیگری از نمایشنامه ندیده باشند. نمایش آقای دشت‌آرای هیچ کار مثبت خاصی با متن یادشده نمی‌کند و فقط آن را با اجرایی ضعیف ارایه می‌کند. برای شخص بنده انگیزه‌ای اصلی به تماشا نشستن نمایش فعلی دیدنِ بازی بازیگرانش بود؛ که تبدیل به تجربه‌ای مأیوس‌کننده شد. استفاده از هاشف و میکروفون روی صحنه، آن هم در سالنی که مخصوص اجرای تئاتر طراحی و ساخته شده، هم‌چنان برایم عجیب و عصبی‌کننده است. علاوه بر این، صدای خش خش کشیده شدن دست یا لباس و وسایل بازیگران روی میکروفون که تولید صداهای بی‌موقعِ عذاب‌آوری کرد، این حس ناخوشایند را صدچندان کرده است. استاد کیانیان در نقش پدر بازی‌‌ای به شدت تصنعی ارایه می‌کنند و با دقت در حرکات دست و پا و میمیک صورت ایشان می‌شود درک کرد که بازیگر و کاراکتر دقیقاً منتظر گفتن دیالوگ و انجام اکتِ بعدی‌اش است. دقیقاً بر خلاف نظریه‌ی درستی که می‌گوید بازیگر باید بداند چه خواهد شد ولی کاراکتر نداند. و وقتی بازی خوب آنتونی هاپکینز را در فیلم پدر دیده باشی و به یاد بیاوری، این همه فاصله بین ضعف و قوت بازی یک کاراکتر بسیار آزاردهنده‌تر هم می‌شود. سعید چنگیزیان هم‌چنان به واسطه سال‌ها روی صحنه بودن، در صحنه راحت است؛ اما راحت بودن لزوماً به معنای بازی خوب نیست. که اینجا هم نیست. مارین ون هولک در اجرای نمایش تقریباً فقط دیالوگ می‌گوید، البته آن را هم نه به خوبی. و این خوب نبودن فقط مربوط به فارسی نبودنِ زبان مادری‌اش نیست. سوگل خلیق و بهزاد کریمی با به کار بستن بهتر ذهن، بدن و بیان، اجرای در لحظه را بهتر بازی می‌کنند، البته در نه حد خوب؛ ولی در قیاس با سایر بازیگران به وضوح سطح بالاتری داشتند.
نمایش پدر، نمایشی اثرگذار بود، این را از چهره‌ی درهم تماشاگران پس از اتمام اجرا می‌شود حس کرد؛ اما به نظر اگر در انتخاب نقش "آن" دقت ... دیدن ادامه ›› بیشتری می‌شد، قطعا این اثر چندین برابر می‌شد. با کمال احترام، بازیگر این شخصیت در بده‌بستان با استاد کیانیان، کم می‌آورد و باعث ایجاد سکت در اجرا و انتقال حس می‌شد. موسیقی و دکور داینامیک از نقاط قوت این اجرا بود.

و اما پدر...
از دو سو می‌توان به ماجرا نگاه کرد:
- سوی پدر: تلنگر این نمایش به یک پدر آنجایی است که خواست و صلاح فرزندان خود را از دریچه‌ی نگاه خویش، به آرزو و آمال آن‌ها چیره می‌کنند و آن‌ها را از خود دور می‌کنند و این دوری، درست در روزگار پیری و فراموشی، رخ نموده و احتمالا اولین گزینه: خانه سالمندان!

- سوی اطرافیان پدر: احساس رایج نسبت به خانه سالمندان، احساس مثبتی نیست و احتمالا خواست قلبی تمام ما از "آن"، محافظت از پدرش در خانه است اما... به هیچ وجه نمی‌توان او را بابت تصمیمش ملامت کرد. دو راهی عجیبی است و یک امتحان سخت؛ کسی چه می‌داند با هر انتخاب ما، چه اتفاقی در پس پرده‌ی عالم می‌افتد...

و در پایان... خاصیت صحنه‌ی نمایش، تأثیر و تأثر از روز و روزگار است. تصویری که حین اجرا چند مرتبه در ذهن من متبادر شد، "پدر فلسطینی" بود که قطعه قطعه‌ی فرزندش را در دو کیسه‌ حمل می‌کرد و اشک می‌ریخت؛ او هم "پدر" است... و نفرین بر جنگ...
Fateme Nematy، امیرمسعود فدائی، سپهر و Mahshid_ei این را خواندند
میثم محمدی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
حامد رمضانی (hamed8)
درباره نمایش پدر (برگه وابسته) i
امشب به تماشای پدر نشستم
حقیقتش قبل از خریدن بلیت با توجه به اینکه در شناسنامه کار نام فلوریان زلر رو به عنوان نویسنده دیدم و نظر به اینکه فیلم ... دیدن ادامه ›› پدر رو با بازی سر انتونی هاپکینز به کارگردانی زلر دیده بودم اولین چیزی که ذهنم رو مشغول کرد این بود که آیا قراره مدام بازی رضا کیانیان رو با هاپکینز قیاس کنم و آیا لذتی میبرم از این قیاس!؟
مخصوصا اینکه کیانیان رو در نقش یک الزایمری در فیلم کفش هایم کو دیده بودم و باز هم قیاس در ذهن اما این بار با خود کیانیان
ولی وقتی پای کارگردانی مثل اروند در میون باشه و و زمانی که کست بازیگرها رو دیدم تردیدم برای دیدنش از بین رفت
توهم در سن پیری وقتی نتونی به آنچه جلوی چشمت اتفاق میفته اعتماد کنی بحران بزرگیه که اساس این نمایش نامه اس
شاید در ظاهر امر با یک تئاتر تک لوکیشن و مینیمال رو برو بشیم اما کارکرد همین دکور ساده و باز و بسته شدنش دقیقا روایتگر همون چیزی است که در دنیای آندره و احساس کلاستروفوبیایی درونش رو بروز میده
من به عنوان تماشاگر تئاتر که مبتلا به زوال عقل هم نبودم چنان با مهندسی این اثر همراه شدم که درست مثل شخصیت پدر دچار توهم و تردید و گرفتار شدن در برزخ میشدم
تا اونجا که با دیدن هر کاراکتر و ورودش به صحنه مثل اندره در شناخت اشخاص رکب میخوردم و این درست همون چیزی ست که در فضای ذهنی اندره میگذشت
تفاوت پدر اروند با پدر زلر شاید در کاراکتر اصلی بود
اینجا با یک‌ رضا کیانیان مواجهیم که اگر کمی هوش تئاتری داشته باشی متوجه میشی که با همون شیطنت های همیشگی اش در خیلی از صحنه ها از قاب پی اس خارج میشه و بداهه گویی میکنه و این بداهه گویی خلاق نه تنها به کار لطمه نمیزنه که شیرین ترش هم میکنه
بازی ها خوب بود از سعید چنگیزیان با اون خنده های نمکین و طنازی هاش در ساکسیفون نوازی تا سوگل خلیق و حتی حضور کوتاه ماروین همسر اروند عزیز که برام دلچسب بود اما صادقانه بگم نتونستم با بازی لیلی رشیدی عزیز ارتباط بگیرم
و ای کاش عنصر موسیقی در این نمایش قدرت بیشتری داشت چون عمیقا به ماهیت کار کمک میکرد و ای کاش میکروفون از تئاتر هامون حذف بشه چون با اصالت این هنر بیگانه ست!
این تئاتر با راوی نامطمئن خودش و این میزانسن هوشمندانه به هدف خودش که ایجاد همزاد پنداری تماشاگر با یک پیرمرد دچار زوال عقل و ترس ها و کشمکش های درونی اش است نائل میشه و من دیدنش رو حتما پیشنهاد میکنم
و اعتراف میکنم در پرده آخر و ورود گوی ها به صحنه و صدا کردن مادر توسط اندره نتونستم جلوی اشک‌هامو بگیرم
بخشید حواسم نبود چقدر پرچونگی کردم و اگر تا آخر کامنتم رو خوندید واقعا خیلی به من لطف داشتید😂😂😂🙏🏻🥰
چقدر دقیق و‌ عالی نوشتی.
و چقدر با تک تک کلماتت موافقم!
اون لحظهٔ آخر...
۱۷ شهریور ۱۴۰۱
مهدی حسین مردی
...
نه عزیزم این چه حرفیه
حق با شماست این پاراگراف به نوعی اسپویله
اتفاقا ممنونم از تذکر درستت مهدی جان
ارادت از ماست ❤️🙏🏻🌸🌸🌸
۱۷ شهریور ۱۴۰۱
حامد رمضانی
نه عزیزم این چه حرفیه حق با شماست این پاراگراف به نوعی اسپویله اتفاقا ممنونم از تذکر درستت مهدی جان ارادت از ماست ❤️🙏🏻🌸🌸🌸
سلامت و مانا باشید
۱۷ شهریور ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید