به بهانهٔ اجرای این نمایش، عرض کوتاهی دارم با جناب مصطفا کوشکی.
اما قبل از حرف اصلی، به نظر بنده این نمایش واقعاً بد اجرا شد: ناهماهنگی فراوان، فراموشی دیالوگ، تپقهای زیاد، بداهههای ناکارآمد و ناشیانه، شکل نگرفتن فضای درست و مؤثر و باورپذیر، بازیهای بد و سطحی (بهخصوص جناب مهدی کوشکی)، و...
با در نظر گرفتن همهٔ اینها، بهای گران و غیرمنصفانهٔ بلیت این نمایش هم واقعا باعث تعجب است. مخصوصا که نمایش حتی دکور و طراحی صحنهٔ متناسبی هم نداشت.
اما مطلب اصلی من دربارهٔ رویکرد جنابان کوشکی در قبال تماشاچیان سالن تئاتر مستقل است، رویکردی که به نظر میرسد از تفکری مطلقاً تجاری برمیآید. و این بسیار باعث تاسف است. کمترین انتظار از مسئولان یک سالن نمایش که خود کاملاً از جنس تئاترند این است که دغدغههای تماشاگران واقعی و تئاتربین را درک کنند، تماشاگرانی که اکثراً از قشر فرهنگی یا دانشجواند با درآمدهایی متوسط و حتی کم. درک کنند که در چنین اوضاع و احوال اقتصادی، باید روی نمایشی که در سالنشان به روی صحنه خواهد رفت حداقل حساسیتهایی داشته باشند.
به نظر من، سالن تئاتر مستقل باید به سمتی برود که وقتی میشنویم قرار است نمایشی در این سالن روی صحنه برود لااقل با اطمینانی پنجاه شصت درصدی بگوییم خب خیالمان راحت است که هم قیمتش منصفانهست و هم از فیلتر آدمهای متخصص اهل تئاتر گذشته و حتماً حداقلهایی برای تماشا دارد. ولی این اواخر در عمل شاهدیم که نه قیمتها منصفانهست و نه نمایشها آنگونهاند که در تبلیغاتشان گفته میشود.
مثلاً دربارهٔ همین نمایش "وقتی کبوترها..." عنوان
... دیدن ادامه ››
شده که ثمرهٔ هشت ماه تمرین مداوم است! چهطور ممکن است «هشت ماه» تمرین، چنین محصول ناگواری بدهد؟!
حتی تماشاگرانی که طرفدار این نمایش هم بودند در یک مورد همگی توافق داشتند: تپقهای فراوان و فراموشی دیالوگ. آن هم توسط کسانی که بازیگرانی حرفهای هستند.
چرایی این مورد فقط یک پاسخ دارد: عدم تمرین کافی. و نشانهٔ روشن دیگری برای خلاف واقع بودن «هشت ماه تمرین».
از این گذشته، بار اصلی این نمایش روی دوش جناب مهدی کوشکیست، و اگر ایشان برای این نمایش «هشت ماه» تمرین کردهاند، پس برای نمایشهای "اکلیل"، "هدیهٔ جشن سالگرد" و "سیزده" که همگی از فروردین امسال روی صحنه رفتند و جناب مهدی کوشکی در تمام آنها بازی کرده و بهعلاوه در یک مورد نویسنده و کارگردان هم بودهاند چقدر وقت گذاشتهاند؟
آیا جز این است که یا برای این نمایش هشت ماه وقت صرف نکردهاند یا برای تکتک آن نمایشها؟ البته شاید روز ایشان بیشتر از بیست و چهار ساعت است و یا توانایی ایشان در زمینهٔ درک نقشها به اندازهٔ چندین نابغه سینما و تئاتر. که خب با دیدن اجراهای فوق به نظر میآید اصلا اینگونه نیست چون هرکدام نواقص جدی دارند.
در پایان عرضم را به شکل دیگری تکرار میکنم: به نظر بنده بدیهیست که سالن تئاتر مستقل حتماً باید به کار حرفهای و تجاری خودش بپردازد، ولی با وجود آدمهای حرفهای تئاتر که در راس این مجموعهاند، بهتر است رویکرد و تفکرش را بیشتر بر جلب اطمینان و جذب اهالی و تماشاگران واقعی تئاتربین متمرکز کند.
نزدیک ترین نمونهای که به ذهنم میرسد همین سایت محترم تیوال، تیوال بصورت جدی کار حرفهای و تجاریاش را انجام میدهد ولی در عین حال کاملاً واضح است که به تماشاگران و اهالی تئاتر نیز توجه ویژه دارد، یک مقایسه ساده نشان میدهد سایتهای محترم دیگر که در همین زمینه فعالند صرفاً مشغول کار تجاریاند. و خب خودتان قضاوت کنید کدام موفقترند.
به امید آنکه جنابان کوشکی و سالن تئاتر مستقل هم با چنین دیدی به مقولهٔ تئاتر بنگرند.