لذت بردم . ازجناب آقای سلیمی و بازیگران توانمند نمایش کمال سپاس را دارم.
وانیک رو دوست داشتم برای تمام فشارهایی که از دو جناح دوست و غریبه در دنیای امروز به افراد وارد می شه... و انزوای نسبی و دعوت به سکوتی درونی برای توضیح اضافی ندادن...
وانیک برای من آشنا بود چون آدمهایی دوست داشتنی رو در زمان حال می شناسم که فکر دارند... ارزش ها را دارند... اما تا حدود زیادی تنها هستند... سکوت دارند و گاها سکوتشان را مساوی با افسرگی درونی این افراد می گیرند که در واقع اینطور نیست...
و در آخر از بازی ها و اجرای خوب شان ممنونم
والبته از تاتر باران که طی دو هفته گذشته دو تاتر خوب دیدم و لذت بردم
سلام
همیشه بعد از دیدن تیاتر یه حس خاص برام وجود داره
قوی بودن ، ضعف در پشت قدرت ، حس بد پشت یه نقاب زیبا ، سکوت ، در خود بودن، تسلیم شدن ، تنهایی در پشت باهم بودن
چقدر زیبا این نقابها کنار میره و همه چی مشخص میشه
" فکر میکنی این مهمونی رو برای چی ترتیپ دادیم "
حجاب چهره جان میشود غبار تنم .................خوشا دمی که از این چهره پرده درفکنم
چنین قفس نه سزای چو من خوش الحانیست................... روم به گلشن رضوان که مرغ آن چمنم
عیان نشد که چرا آمدم کجا بودم ........................ دریغ و درد که غافل ز کار خویشتنم