در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال آرش صابر | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 08:47:25
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
آرش صابر (araflash)
درباره اپرای عروسکی لیلی و مجنون i
سوره مبارکه تکاثر در قرآن کریم:
«مسابقه و فخر فروشی در داشتن مال و نفرات بیشتر شما را به خود مشغول کرد»
«تا آنجا که براى شمردن نیاکان خود به قبرستان رفتید. نه ، این مفاخرتها دردى را از شما دوا نمی کند و به زودى خواهید فهمید.»

کشورمان ایران بی گمان به حق، لقب سرزمین گنجینه فرهنگها را به خود اختصاص داده است. فرهیختگان و پژوهشگران بر این باورند که گنجینه آن چیزی است که از گذشتگان ما به ارث میرسد. اگر فرزندان لایق این سرزمین باشیم بر عهده ماست که در محافظت از این گنجینه ها کوشا باشیم و لایق تر اگر باشیم، باید که چیزی بر آن بیفزائیم تا گنجی افزون تر برای آیندگان بماند.
یکی از گرانبها ترین گنجینه هائی که به ما رسیده است زبان است. همان که بر هویت ما مهر تایید میزند. مفتخریم که در این سرزمین زبان فارسی و کردی و ترکمنی و ترکی و تعدادی هم زیر مجموعه این زبانها به صورت لهجه به ما رسیده است. هر کدام از این زبانها به نوبه خود ضمن اینکه از زیبائیهای آوائی منحصر به فردی برخوردار هستند، هر یک بیانگر آداب و رسوم گذشتگانی است که در این خاک زیسته اند و باورهایمان در امروز همان است که ریشه در گذشته هایمان دارد، ... دیدن ادامه ›› مردی و مردانگی، فتوت و ایثار، احترام به همه قومیت ها و زبان ها، محترم داشتن کانون خانواده، ارج نهادن به معنویات. اگر امروز نتوانیم در عصر تکنولوژی که به نوعی چنگ بر گلوی زبانها و فرهنگ و رسوم ما میفشارد، زبان و فرهنگمان را حفظ کرده و آن را اشاعه دهیم، فرزندان نالایقی خواهیم بود که لیاقت ارثیه ای چنان گرانبها را نداشته ایم.
مدت زمانی است که تبلیغات گسترده قوم گرایانه در میان مردم ایران رواج یافته است. در این تبلیغات هر قومی درصدد جداسازی و برجسته سازی هویت و زبان خود و نشان دادن مزیتهای خود می باشد. چنین رفتاری بر واگرایی قومیتی در ایران دامن زده و ریشه های عمیقی از عدم انسجام و وحدت ملی را رقم می زند. اینکه سرآغاز مسابقه واگرایی قومی و زبانی در ایران از سوی چه کسانی شروع شده چندان مهم نیست ولی نگاه مختصری به تاریخ نشان می دهد که کشور هایی که بجای تکیه بر قوم و زبان بر منافع ملی مشترک تکیه کرده و همدیگر را به چشم انسان با حقوق برابر دیده اند بیشتر موفق بوده اند مثل آمریکا، مثل سنگاپور، مثل سوئیس که اقوام مختلف با زبانهای مختلف همه برای پیشرفت کشور و منافع مشترک خود دفاع می کنند.
هویت ما ایرانیست . ایرانی که به تعبیر دکتر حداد عادل آذربایجان سر آن است، آذربایجانی که چشم تیز بین و گوش شنوا و زبان گویای ایران است. زبان آذری یکی از زبان‌های زنده کشور است که مورد تکلم میلیون‌ها نفر در ایران است. با تعصب های بی جا، به جای آبیاری این درخت کهنسال، تبر سهل انگاری را با ریشه درخت در حال احتضار زبان ترکی آشنا می کنیم.
و اما در مورد اپرای زیبای لیلی و مجنون به زبان آذری، بهتر است خود را در موقعیت آذری‌هایی قرار دهیم که فارسی را خوب بلد نیستند و همه محصولات فرهنگی که دوست می‌دارند به زبان فارسی ارائه می‌شود. از دیدگاه من مشکلی در آذری بودن این اپرا وجود ندارد و اساسا دلیلی وجود ندارد که حتما داستان لیلی و مجنون رو به فارسی اجرا کنیم. با این رویکرد که عدم دانش زبانی جذابیت اثر هنری را از بین می برد، پس در این صورت اصلا نباید اپرای غربی تماشا کنیم چون زبانش را متوجه نمی شویم، یا اگر رویکردمان این باشد که کار هنری حتما بایستی به زبان اصلی ارائه شود پس اصلا نباید اپرای غربی را به زبان فارسی اجرا کنیم. در حالی که ما آثار کشور های دیگر را به زبانهای بیگانه با جان دل به تماشا می نشینیم و با تمام ضعف هایشان نه تنها انتقادی نمیکنیم بلکه زبان تعریف و تمجید می گشاییم، اما برای هنرمندان کشور خود معمولا نیمه خالی لیوان را می بینیم و بلافاصله واکنش متعصبانه و قوم گرایانه نشان می دهیم.
درست است که شاید در طول اپرا متوجه کیفیت پایین صدا شویم، ولی اگر نسخه اصلی اپرا را یافته و مشاهده کنیم متوجه می شویم که آقای غریب پور عزیز زحمات زیادی را برای بهبود کیفیت اثر هنری و بازنگری آن متحمل شده اند تا به شکل اجرایی فعلی برسد، ضمن اینکه اپرای لیلی و مجنون به زبان آذری بر اساس اپرای ساخته و اجرا شده عزیز حاجی بیگف در سال 1908 می باشد، پس با توجه به این فاصله تاریخی قابل توجه، اعتراض به کیفیت پایین صدا کمی زود داوری می باشد.
هموطنان عزیز، تحریم تماشای یک اثر هنری ارزشمند متعلق به یک هنرمند ایرانی محبوب و موفق، فقط به دلیل انتخاب درست یا غلط زبان آن اثر، به دور از انصاف می باشد، فقط لحظه ای، زحماتی را که این گروه هنری در طی سالیان متمادی جهت آماده سازی این اپرا برای مردم سرزمینشان متحمل شده اند را تصور کنید. باشد که به عنوان یک ایرانی، یک هم نوع، یک هنر دوست، گامی را در جهت قدردانی از این زحمتکشان عرصه هنر برداریم تا بدین وسیله فرهنگ احترام به همه قومیت ها و زبان ها را اشاعه دهیم و به حکم عقل تنها بر ایرانی بودن خود تاکید کنیم تا با یکدیگر باشیم.
papely66@yahoo.com ممنون میشم متن ترجمه رو برام بفرستید.
۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سوره مبارکه تکاثر در قرآن کریم:
«مسابقه و فخر فروشی در داشتن مال و نفرات بیشتر شما را به خود مشغول کرد»
«تا آنجا که براى شمردن نیاکان خود به قبرستان رفتید. نه ، این مفاخرتها دردى را از شما دوا نمی کند و به زودى خواهید فهمید.»

کشورمان ایران بی گمان به حق، لقب سرزمین گنجینه فرهنگها را به خود اختصاص داده است. فرهیختگان و پژوهشگران بر این باورند که گنجینه آن چیزی است که از گذشتگان ما به ارث میرسد. اگر فرزندان لایق این سرزمین باشیم بر عهده ماست که در محافظت از این گنجینه ها کوشا باشیم و لایق تر اگر باشیم، باید که چیزی بر آن بیفزائیم تا گنجی افزون تر برای آیندگان بماند.
یکی از گرانبها ترین گنجینه هائی که به ما رسیده است زبان است. همان که بر هویت ما مهر تایید میزند. مفتخریم که در این سرزمین زبان فارسی و کردی و ترکمنی و ترکی و تعدادی هم زیر مجموعه این زبانها به صورت لهجه به ما رسیده است. هر کدام از این زبانها به نوبه خود ضمن اینکه از زیبائیهای آوائی منحصر به فردی برخوردار هستند، هر یک بیانگر آداب و رسوم گذشتگانی است که در این خاک زیسته اند و باورهایمان در امروز همان است که ریشه در گذشته هایمان دارد، ... دیدن ادامه ›› مردی و مردانگی، فتوت و ایثار، احترام به همه قومیت ها و زبان ها، محترم داشتن کانون خانواده، ارج نهادن به معنویات. اگر امروز نتوانیم در عصر تکنولوژی که به نوعی چنگ بر گلوی زبانها و فرهنگ و رسوم ما میفشارد، زبان و فرهنگمان را حفظ کرده و آن را اشاعه دهیم، فرزندان نالایقی خواهیم بود که لیاقت ارثیه ای چنان گرانبها را نداشته ایم.
مدت زمانی است که تبلیغات گسترده قوم گرایانه در میان مردم ایران رواج یافته است. در این تبلیغات هر قومی درصدد جداسازی و برجسته سازی هویت و زبان خود و نشان دادن مزیتهای خود می باشد. چنین رفتاری بر واگرایی قومیتی در ایران دامن زده و ریشه های عمیقی از عدم انسجام و وحدت ملی را رقم می زند. اینکه سرآغاز مسابقه واگرایی قومی و زبانی در ایران از سوی چه کسانی شروع شده چندان مهم نیست ولی نگاه مختصری به تاریخ نشان می دهد که کشور هایی که بجای تکیه بر قوم و زبان بر منافع ملی مشترک تکیه کرده و همدیگر را به چشم انسان با حقوق برابر دیده اند بیشتر موفق بوده اند مثل آمریکا، مثل سنگاپور، مثل سوئیس که اقوام مختلف با زبانهای مختلف همه برای پیشرفت کشور و منافع مشترک خود دفاع می کنند.
هویت ما ایرانیست . ایرانی که به تعبیر دکتر حداد عادل آذربایجان سر آن است، آذربایجانی که چشم تیز بین و گوش شنوا و زبان گویای ایران است. زبان آذری یکی از زبان‌های زنده کشور است که مورد تکلم میلیون‌ها نفر در ایران است. با تعصب های بی جا، به جای آبیاری این درخت کهنسال، تبر سهل انگاری را با ریشه درخت در حال احتضار زبان ترکی آشنا می کنیم.
و اما در مورد اپرای زیبای لیلی و مجنون به زبان آذری، بهتر است خود را در موقعیت آذری‌هایی قرار دهیم که فارسی را خوب بلد نیستند و همه محصولات فرهنگی که دوست می‌دارند به زبان فارسی ارائه می‌شود. از دیدگاه من مشکلی در آذری بودن این اپرا وجود ندارد و اساسا دلیلی وجود ندارد که حتما داستان لیلی و مجنون رو به فارسی اجرا کنیم. با این رویکرد که عدم دانش زبانی جذابیت اثر هنری را از بین می برد، پس در این صورت اصلا نباید اپرای غربی تماشا کنیم چون زبانش را متوجه نمی شویم، یا اگر رویکردمان این باشد که کار هنری حتما بایستی به زبان اصلی ارائه شود پس اصلا نباید اپرای غربی را به زبان فارسی اجرا کنیم. در حالی که ما آثار کشور های دیگر را به زبانهای بیگانه با جان دل به تماشا می نشینیم و با تمام ضعف هایشان نه تنها انتقادی نمیکنیم بلکه زبان تعریف و تمجید می گشاییم، اما برای هنرمندان کشور خود معمولا نیمه خالی لیوان را می بینیم و بلافاصله واکنش متعصبانه و قوم گرایانه نشان می دهیم.
درست است که شاید در طول اپرا متوجه کیفیت پایین صدا شویم، ولی اگر نسخه اصلی اپرا را یافته و مشاهده کنیم متوجه می شویم که آقای غریب پور عزیز زحمات زیادی را برای بهبود کیفیت اثر هنری و بازنگری آن متحمل شده اند تا به شکل اجرایی فعلی برسد، ضمن اینکه اپرای لیلی و مجنون به زبان آذری بر اساس اپرای ساخته و اجرا شده عزیز حاجی بیگف در سال 1908 می باشد، پس با توجه به این فاصله تاریخی قابل توجه، اعتراض به کیفیت پایین صدا کمی زود داوری می باشد.
هموطنان عزیز، تحریم تماشای یک اثر هنری ارزشمند متعلق به یک هنرمند ایرانی محبوب و موفق، فقط به دلیل انتخاب درست یا غلط زبان آن اثر، به دور از انصاف می باشد، فقط لحظه ای، زحماتی را که این گروه هنری در طی سالیان متمادی جهت آماده سازی این اپرا برای مردم سرزمینشان متحمل شده اند را تصور کنید. باشد که به عنوان یک ایرانی، یک هم نوع، یک هنر دوست، گامی را در جهت قدردانی از این زحمتکشان عرصه هنر برداریم تا بدین وسیله فرهنگ احترام به همه قومیت ها و زبان ها را اشاعه دهیم و به حکم عقل تنها بر ایرانی بودن خود تاکید کنیم تا با یکدیگر باشیم.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید