در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال ابرشیر | درباره نمایش مسخ
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 14:13:56
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
نمایش مسخ یک فانتزی نه چندان خلاقانه است که در خودشیفتگی افراطی اش نسبت به فضای عجیب و تازه ای که روی صحنه خلق کرده،درجا می زند و به لحاظ اندیشه ایی کال و نارس باقی می ماند.
به نظر من انتخاب سالن حافظ با توجه به محدودیت هایش برای اجرایی با چنین ابعادی از دکور و وسایل صحنه و تعداد بازیگران، یک انتخاب غیرزیبایی شناسانه بود.
محدودیت فضایی صحنه، دکور حجیم و متحرک و بازی های پرتحرک و پرصدا گاهی منجر به بروز ناهماهنگی های صوتی و بصری و در برخی موارد حتی آزاردهنده می شد. بازی ها اکسپرسیونیستی؟؟ (ابرازی) بر روی صحنه برای جبران نبود دیالوگ حتی تا حد یورش به سوی تماشاگران پیش میرفت البته به دلیل کمبود فضا ...این محدودیت فضایی چند لحظه ی درخشان بصری را هم تباه کرده است از جمله صحنه گرداب دور چاهک! از طرفی با توجه به ابعاد اشیا روی صحنه ،نمای نزدیک تحمیل شده در بسیاری از موارد زیبایی طراحی را ناقص می کند.
**
نمایش به چند بخش تقسیم شده است.هر بخش ظاهرا ابراز نمایشی و اجرایی همان چندجمله فیلسوف مآبانه ای است که توسط صدای پخش شده در ابتدای هر قسمت خوانده می شود.. این جملات توضیح دهنده به شکل دلقک واری جدی بیان می شود به طوریکه انگار هر نگاه جدی را نسبت به جریان در حال اتفاق به سخره می گیرد.
نمایش ... دیدن ادامه ›› نویس با الهام از متن اگزیستانسیالیستی و فردگرایانه کافکا قصد دگردیسی و تغییر کامل آن را دارد و با استفاده از تمهید مسخ کافکایی یک اجتماع (یک گروه یا گروه های انسانی) خواهان رویکرد جمعگرای اجتماعی و نمادین از این مفهوم در نمایش اش می باشد این خواست البته متعهدانه است اما به دلیل نسبت مناسبات بسیار واضح قدرت بین انسان و حشره کارکرد دراماتیک مسخ شدگی در متن را اخته می سازد. چیزی که ما در این نمایش شاهد آن هستیم قربانی شدن در مناسبات قدرت است نه مسخ شدگی محض یک جماعت در یک سیستم سلطه....فاعیلت نبخشیدن پیشینی به موجوداتی که نویسنده مدعی مسخ شدگی آنها است یک ساده انگاری است.
به نظر من متن نمایش فاقد خواست جدی است که مخاطب را به کشف روابط رهنمون سازد و او را وارد بازی معادل سازی موجودات مسخ شده روی صحنه با نمونه های واقعی جهان برخواسته از آن نماید. سوسکها : مردم عادی؟طبقه متوسط ؟طبقه کارگر؟ دلقک : کشیش، سرمایه دار؟ دونفر نوشته پوش: سمبل ادبیات و متن به عنوان کارگران این جهان خلق شده؟ و....کبریت توکلی، سرودهای تههیج کننده روسی، سخنرانی رایش سوم ،کاسه توالت ایرانی ، ابعاد بزرگ پاهای انسانی و دمپایی و سیگار و..آیا با یک گروتسک واقعی از نوع ایرانی اش مواجهیم ؟ آیا این نمایش یک پارانویای جمعی ایرانی است؟
به کارگیری استعاره ،نماد و المانها در این نمایش برای به تصویر درآوردن اضمحلال یک جامعه مسخ شده زیر سلطه تمامیت خواهی زورگو در بیشتر موارد کلیشه ای و تکراری است. کلیشه بسیار تکرار شده استفاده از سخنرانی های رایش و سرودهای بسیج کننده شوروی استالینیستی اتفاقا با ساده انگاری طرح شده است. البته صحنه ی مدرسه و سوسکهای کیف به پشت به زیبایی ، استبداد نظام آموزشی و انضباط پادگانی آموزش و پرورش ملموس ما را انتقال می داد.اما در کل رویکرد متن به مناسبات معاصر بی اعتنا است و نحوه بیان دغدغه هایش با مناسبات هزاره سوم تطبیق ندارد .دنیا وارد فاز جدیدی از مسخ شدگی شده است...مصرف گرایی و فاشیسم بازار آزاد در نظام جهانی کنونی در کنار تمامی مناسبات مسخ کننده آحاد بشری به شکل پیچیده تری ادامه دارد که جای طرح آنها درقالبی که این نمایش زحمت بسیاری برایش کشیده خالی است.
**
با احترام به نویسنده و کارگردان نمایش ...از بازی خانم رشیدی و آقای ناصرنصیر ممنون و سپاس از زحمت ساخت وسایل و دکور... به امید کارهای بهتر از این گروه
نقد بسیار جامع و روشنی بود دوست عزیز جناب ابرشیر نازنین...
۰۷ خرداد ۱۳۹۳
آقای پیکانی عزیز
ضمنا با لینک
کنسرتو اُبوا
موومان دوم. آداجیو
در ر مینور
1731
من رو مدیون خودتون کردید... یک دنیا سپاس
باخ یک دنیا بی نظیره رهایی بخش و آرامش دهنده و عمیق
۱۰ خرداد ۱۳۹۳
خواهش می کنم، دوست عزیز. نه آقا هیچ دینی در کار نیست. اساسا شبکه های اجتماعی با دین رابطه ی خوبی ندارند. :)
۱۰ خرداد ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید