در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال برزویه نجی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 23:42:09
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
شاهکار بود. دوستان انتقاد های زیادی کرده بودند. توقع چه داریم؟ گروه موسیقی فوق العاده نبود. امکانات نورپردازی برای نمایشی که بر اساس نور بنا شده بود ضعیف بود. هنر به معنای بی نقص بودن نیست هنر یعنی تاثیر گذاری ماندگار با امکانات موجود. من قبل از این یک نمایش بسیااااااار پر فروش و پر ستاره! را دیدم که برای اینکه به آقایان رحمانیان، پورناظری، محمدزاده، افشاری و رادان جسارت نشود اسم آنرا نمی آورم... سه ساعت عذاب کشیدم ازین حجم از عوامپسندی، و با دیدن کار این گروه کم آشنا و این حجم از زیبایی و خلاقیت واقعاً لذت بردم.
امیر مسعود و محمد فروزنده این را خواندند
مهناز نجفی و مژگان طاهری این را دوست دارند
اسم نمایش ستاره‌دار رو می‌نوشتید راحت‌تر بود
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
برزویه نجی (borzooyeh2543)
درباره کنسرت-نمایش سیصد i
به نظر من یه موج‌سواری روی اعتراضات اخیر بود. متنی که به زور سعی میکرد با حذف «را» مفعولی به نظر ادبی برسه، بهم چسباندن نمادهای تاریخی ای که ربطی بهم نداشت. فقط سعی بر این بود که گفته بشه دختر ایران زمین کشته شده برای جنگ با مغول بپا خیزید.
انتخاب نوید محمدزاده با اون گریم نامتناسب برای نقش فردوسی که حیرت انگیز بود! بازی نوید محمد زاده همون بازی عصبی همیشگی از ابد و یک روز تا الان.
شاهکارش صدای بی نظیر خانمی بود که نقش دختر چنگیز رو بازی میکرد و بازی بی نظیر استاد نصیریان بزرگ.
کاستی کیفیت رو سعی کردند با بزرگ کردن صحنه به جمعیت چند هزار نفری جبران کنند. از نظر بی نظمی چیزی فراتر از فاجعه بود. تمام مدت ملت داشتن در دسته های چندین نفری قدم می‌زدند. چهل و پنج دقیقه دیر شروع شد. یه اسکرین دایم قطع بود.
به نظر من نه به مدت زمانش می ارزید نه به مبلغش. یک مشت حرف شعار سیاسی عامه پسند و تعدادی مونولوگ غیر هنری
داستان جذاب و گیرا بود اما ریتم کند و طولانی شدن اجرا از دلنشین بودن اون کم میکرد. واژه هایی مثل گه که برای طنز آمیز شدن به دیالوگ ها اضافه می شوند از فاخر بودن اثر کم میکنند چون مشخصات غیر ضروری و برای خنداندن گنجانده شده اند، این ضعف متاسفانه در سقراط هم بود. بازی ها زیبا بود اما خود آقای نعیمی تا نقش کمی پیچیدگی بیمار بودن و کهولت رو لازم داشت نتوانستند حق مطلب را ادا کنند فردریک آخر نمایش واقعا نمودار یک بیمار سالخورده نبود... کاش هرکسی به نقش خودش قناعت کند بازیگر یه بازی کارگردان به کارگردانی. میخواهم با یک مقایسه جمع بندی کنم من نمایش سقراط را ۹ بار دیدم ریچار سوم نعیمی را دو بار ولی برای دیدن فردریک وقت دوباره ای نمی‌گذارم.