امشب به تماشای نمایش سوسمار نشستم و بسیار لذت بردم. نمایش سوسمار در واقع نگاهی بود به شرایط جامعه امروز ما، متن بسیار حساب شده نوشته شده بود و تدابیر کارگردانی توانسته بود در یک فضای ساده با دکور و گریم استیلیزه کاملا اجرای گروتسکی را از یک فضای ایرانی در قالبی مدرن روی صحنه شکل دهد.
نکته جالبی که در متن نمایشنامه برای من وجود داشت، شباهت تم نمایشنامه به یکی از مثل های قدیمی خودمان بود که جذابیت آن را برایم بیشتر می کرد. در زبان بومی خطه دزفول و شوشتر در خوزستان، مثلی هست که ترجمه فارسی آن میشود :
بچه عقرب بزرگ می کنم که وقتی بزرگ شد دندان دربیاره و منو ببلعه
و اینجا بچه عقرب در واقع برای من همان سوسمار بود. نسل جدیدی که دچار تعارض فرهنگی شده اند، مهر و عطوفت را از یاد برده اند و همه چیز را در راه رسیدن به منافع شخصیشان می بلعند.
موضوعی که این روزها اکثریت جامعه با آن دست به گریبان هستند. بچه هایی از جنس تفکر و زندگی متفاوت. نسل جدیدی که میرود تا نسل های گذشته را از میدان کنار بزند و به شیوه و روش گاها بی رحمانه خود به زندگی ادامه دهد.
نگاه آقای جبلی در نگارش این نمایشنامه، به شدت به نگاه اوژن یونسکو در نمایشنامه کرگدن نزدیک است، هم سوسمار و هم گرگدن هر دو سخت پوست هستند
... دیدن ادامه ››
و سخت پوست بودن آنها، آنها را برای زندگی در خصمانه ترین و سخت ترین شرایط ایمن کرده است. منتهی آقای جبلی از زاویه دید طنز به این موضوع نگاه کرده اند و به این وسیله قصد داشتند که بتوانند با تماشاگران ارتباط موثر تری را برقرار کنند، چرا که طنز قدرت تاثیر بیشتری ، خصوصا در شرایط جامعه امروز ما، نسبت به ژانر های دیگر نمایشی دارد.
اجرای کار هم دقیقا همان رویه طنز را در قالب یک گروتسک شسته رفته به تماشاگران عرضه می کند و طراحی صحنه و لباسها به صورت کاملا استیلیزه، مسیر شکل گیری این گروتسک روی صحنه را تسهیل می کند. نکته بسیار جالب در این نمایشنامه استفاده از دو تم و سبک متفاوت موسیقایی است، یکی سبک سنتی و ایرانی اصیل و دیگری سبک متال و مدرن غربی که دقیقا اشاره به همین شکاف بین نسل ها دارند.
تخیل زیبایی در روند شکل گیری داستان در متن نمایشنامه وجود دارد که تا حدودی به فانتزی شبیه است، و دکتر رحمت امینی در هیات کارگردان اثر، به زیبایی و درایت تمامی کاراکتر ها و موقعیت ها را با ساده ترین المانها روی صحنه شکل می بخشند. بازیگران به زیبایی با نقش های خود ارتباط برقرار کرده اند و آنرا روی صحنه روبروی تماشاگران به اجرا می گذارند.
یکی از مهمترین نکاتی که در مورد این نمایش حائز اهمیت است، برقراری ارتباط قدرتمند با تماشاگران در عین سادگی و بی آلایشی است. همین که تماشاگران برای یک ساعت در سالن چهارسوی تئاتر شهر حضور پیدا می کنند، برای ساعتی هم که شده به مدد اجرای قدرتمند در قالب طنز، از دنیای واقعی ولی شلوغ فاصله میگیرند و از زاویه شخص سوم به زندگی از این زاویه نگاه می کنند، دستاورد بزرگی برای یک گروه نمایشی و کارگردان آن اثر نمایشی است. و همچنین نباید از تاثیر همین یک ساعت مفرح و در عین حال عمیق و تفکر برانگیز روی تماشاگران غافل شد.