«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
چهارشنبه 1 آبان رفتم دیدم و همکارام رو هم بردم. جای تأسف که دوباره توقیف شده این فیلم. فیلمی مستند وار که از نفس نمیافته. خانهای که انگار همهی اهالیاش مثل اون عموی شیرینعقل از درخت انجیری که سالها اونجا ریشه دوونده خوردن. پدری که بعد از سرطان حنجره و کمرنگ شدن صدا هم همچنان قلدری میکنه. پسری که از قربانیان زنجیر خشونت بوده و چشمش به دست خونیِ پدر. زنانی که لیترالی در قبرستان زندگی میکنن.
چیزی که از عجیب بودنش کم نمیشه این فکت هست که برای دههها و قرنهای متمادی مردسالاری حکم رونده در این مملکت، ولی تاب شنیدن 'یک' صدای ناهمساز با امر حاکم رو نداره
انگار این قصه رو کیانوش عیاری از کرهی مریخ آورده! شخصاً از مادربزرگم که متولد 1304 بود، قصهی ناپدید شدن همبازی دوران کودکیش رو بارها شنیدم. برخوردهای مردان فیلم خانهی پدری که رفته رفته از صدا و ابهتشون کاسته میشد هم هر روز در جامعه به راحتی قابل ردیابیه. تلخ اینه که گزارشی از زنستیزی و زنکشی به بهانهی خشونت علیه زنان! توقیف میشه :|
آقای عیاری چقدر تو انسان و هنرمند شریفی هستی، نه عجب که فیلمهات در توقیف میمونه.
آتشِ ناکامیِ دوران نمیسوزد مرا
بیشتر دلسرد از اوضاعِ دنیا میشوم.