نمایش جالبی بود،تضاد های اخلاقی و حقوقی از منظر ما انسان ها بسیار ظالمانه است.اول از همه و با شنیدن نظرات دادستان احساس میکنیم یک نظام حقوقی متشکل از هنجارهاى ظالمانه در ذهن دادستان وجود داره و ما از اونا منزجر هستیم،هنجارهایى که دز نگاه بعدی متوجه میشیم ضرر زدن به دیگران را منع میکند و باعث حفظ اخلاقیات میشن.
حقوق و اخلاق آشکارا با هم ارتباط دارند،، در اینجا احساس میکنیم حقوق باید «اخلاق واقعى» را به مرحله اجرا درآورد، که به نظر مى رسد با واقع چندان سازگارى ندارد و همان ذهن دادستان است.
نیاز ما به اخلاق بیشتر از قانون است، قانون رفتارهای نیک را که شاید از حیث اخلاقی بایسته باشد دربر ندارد، ولیکن عدم انجام و الزام‌به قانون نیز قانون گریزی ایجاد میکند، سخن زیاده، شاید حوصله دوستان که مطالعه میکنن کم باشه، بیشتر بحث پیش زو از لحاظ فلسفه علم حقوق و اخلاق هست، به نظرم سرگرد کخ به همراه عوامل محافظت از حریم هوایی آلمان بایستی محکوم شن، ایراد اصلی هم ترک فعل است، ترک فعل و تعللی که منجر به تصمیم ارادی سرگرد کخ شد، در اینجا بحث اصلی برتری اراده بر عقل است، اراده بر بسیاری از حالات عقل دسترسی داره و به جای عقل تصمیم گیری میکنه، سرگرد کخ را ترک فعل‌عوامل حفاظت در آن شرایط قرار دادند، پس نتیجتا همگی محکوم به مجازات میباشند...