«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
اجرا فوق العاده بود... خسته نباشید فراوان.
متن خوب، بازی های روان (البته به جز نویسنده) ، کارگردانی هوشمندانه، طراحی صحنه بسیاد ساده اما جالب! و البته افکت های صوتی و تصویری جذاب
اجرا فوق العاده بود... خسته نباشید فراوان.
متن خوب، بازی های روان (البته به جز نویسنده) ، کارگردانی هوشمندانه، طراحی صحنه بسیاد ساده اما جالب! و البته افکت های صوتی و تصویری جذاب
ظاهرا برای تماشای تمام اپیزودها باید سه یا چهار شب وقت گذاشت. دوست داشتم فرصتی می شد تا تمام اپیزودها رو ببینم. اما اگه به همین هشت اپیزودی که دیدم تکیه کنم باید بگم نمی تونم درباره یه تاتر با عنوان مشخصی که در ذهنم دارم نظر بدم. تا مخاطب بخواد با اپیزودی همراه بشه اپیزود دیگه ای با یک داستان کاملا مستقل می آد روی صحنه.
بعضی از اپیزودها در همون زمان کوتاه آدم رو با خودش همراه می کرد. اپیزودهای این عشق کوفتی لعنتی و بی درنگ همیچین فضایی داشتند. بازی بازیگر زن در اپیزود این عشق کوفتی لعنتی خوب بود. بازی های بی درنگ (خشتک پاره!!! : )) روان بود به ویژه زن و مرد اصلی. اما مشکل این دو اپیزود هم مثل بقیه اپیزودها محدودیت زمانی بود که نویسنده، کارگردان و بازیگر با آن مواجه است. این محدودیت شاید در نوشتار به عنوان داستان کوتاه مشکلی ایجاد نکنه و اصلا جالب هم باشه! اما روی صحنه بردن یک نمایشنامه با روابط پیچیده و درهم، میان آدم ها در یک زمان ده تا پانزده دقیقه به نظر من فکر بیشتری می طلبه. اپیزود روز دروغ تنها اپیزودی بود که سعی داشت آغاز و پایان مشخصی داشته باشه. بازی های روز دروغ هم به ویژه مرد خیلی خوب بود.
کلیشه موضوع دیگری بود که در بعضی از کارها آزار دهنده بود. بخشی از بازیهای ماهرو، دختران انتظار و نور می رود از این نظر من رو آزار می داد و و در بعضی از این کارها خط سیر کارگردانی هم دیده نمی شد.
تفاوت کیفی در متنها هم احساس می شد به ویژه اپیزودهای آخر که البته باید چاشنی خستگی مخاطب رو هم به اونها اضافه کرد!