من سال 89 نمایش "کالیگولا" را در تماشاخانه ایرانشهر که با بازی صابر ابر، هنگامه قاضیانی، سعید چنگیزیان، رضا بهبودی،....بود دیدم."فرم و محتوا نور و موسیقی همه و همه در خدمت متن" .اینبار هم به شوق و ذوق همان اجرا با انتظار همان کیفیت به سالن وحدت برای تماشای این نمایش و تفکر آقای غنی زاده نشستم.علیرغم اینکه به نیت مقایسه این اجرا با ان اجرای سال 89 به سالن نرفتم اما متاسفانه کیفیت پایین کار نسبت به انچه قبلا دیدم مرا وادار به مقایسه صحنه به صحنه این اجرا با آن اجرا نمود.
به عنوان مثال من متوجه نشدم علت این موسیقی از ابتدای کار تا انتها انهم رو دیالوگ بازیگران به نحوی که صدای آنها را تحت الشعاع قرار میداد برای چه بود؟؟
من به تفکر آقای غنی زاده احترام می گذارم و مطمئنم آنچه از دریچه ذهن و فکر ایشان بیرون میاید بر اساس مطالعه و تدبیر است.اما اگر تمامی هنرمندان بدانند که مخاطبین بزرگترین سرمایه های کار آنها هستند باید از تمامی نظرات بهترین بهره را بگیرند و سعی کنند اگر نکته ای به نظر اکثر مخاطبان ضعف کار می باشد را در اجرا های بعدی مرتفع کنند نه اینکه کار را به همان شکل مستبدانه جلوببرند.
من قبل از دیدن این نمایش در نظرات بسیار ی از دوستان گلایه موسیقی رو دیالوگ ها رو به جهت نشنیده شدن صدای بازیگران از دوستان دیگر اینجا دیدم،پس چه خوب که نه تنها کارگردان بلکه بازیگران و دیگر عوامل از وجود نظرات مخاطبان بعد از هر اجرا استفاده بهینه در جهت بالا بردن کار خود را داشته
... دیدن ادامه ››
باشند.
موارد بسیار زیادی که می توانم به آن اشاره کنم عدم درک برخی از بازیگران از نقش که تنها منجر به پرتاب دیالوگهای بدون حس و منطق روی صحنه بود و حتی آقای ابر که انصافا در بازی و دیالوگ بسیار خوب بودند را در جاهایی تحت الشعاع قرار میداد.
من در این نمایش نتوانستم با کالیگولا همزاد پنداری کنم در صورتیکه خوب یادم هست در اجرای قبلی من برای تنهایی کالیگولا با اینکه فردی خونخوار و ادمکش بود بسیار دلم سوخت و حتی چند بار برایش گریه کردم.من در این اجرا دیدم تماشاگرانی را که خواب بودند و خوب یادم هست که اجرای قبلی ریتم و کیفیت کار به گونه ای بود که هیچ خستگی در تماشاگران ظاهر نمی شد.در این اجرا ریتم از اواسط کار افتاد و شاید اگر صحنه مرگ کائسونیا در انتها به آن شکل اوج و زیبا نبود شاید مخاطب خسته نمایش را ترک میکرد.
تمام آنچه به عنوان یک مخاطب و دوستدار تاتر گفتم جقیقتا برای این بود که اولا این اجرا را با کیفیتی بسیار بالا قبلا دیده بودم و از طرفی متن آلبرکامو متنی است که به تنهایی مخاطب را میگیرد .