تانگوی تخم مرغ داغ:
1. بخش شخصی ماجرا: دو بار بلیط این نمایش رو کنسل کردم تا این بار موفق به دیدن کار شدم. کم کم داشتم به این نتیجه می رسیدم که تقدیری در کاره که نمایش رو نبینم! گذشته از اون هر چی می گذشت نقد های منفی کار هم بیشتر می شد ولی تصمیم گرفتم یکی از آخرین شانس هام برای دیدن بازی استاد نصیریان رو از دست ندم. نتیجه؟! الان خیلی خوشحالم! حتی اگه استاد نصیریان هم نبود همین قدر راضی بودم. ضمن این که چه قدر بالکن تالار وحدت رو دوست داشتم. حس اختصاصی بودن فضا واقعا لذت بخشه پیشنهاد می کنم امتحانش کنید.
2. یه سوال: امشب داشتم به این فکر می کردم که ما چرا تئاتر می بینیم؟ تردیدی نیست که اولین دلیلش تفریحه. گیرم این تفریح حالت متعالی تر و جدی تری نسبت به سایر تفریحات داره اما تردیدی نیست که جذابیت، اولین اصل در تئاتریه که به دنبال راضی کردن مخاطب خودشه. از این نظر تانگوی تخم مرغ داغ اثر کاملا موفقی محسوب میشه. کاری که تا دقیقه ی آخر از ریتم نمی افته، من بیننده رو خسته نمی کنه، و البته رادی دیالوگ نویس خوبیه. مساله ای که در خیلی از نمایشنامه نویسان به عنوان ضعف شناخته میشه.
3. ارثیه ی ایرانی نمایشی بود که نزدیک به شش ماه پیش اجرای رادیویی اون رو با صداپیشگی درخشان صدر الدین شجره
... دیدن ادامه ››
شنیدم. یکی از معمولی ترین متن های رادی به حساب میاد و پیچیدگی خاصی نداره. تانگوی تخم مرغ داغ باز نویسی این متن از رادیه که بزرگ ترین ایرادش پرداخت شخصیت های فرعیه. قیصر تیپ نیست بلکه یه شخصیته که باید به خوبی اون رو شناخت. شکوه، حسین، موسی و محسن هم همین طور. اما چنان تمرکزی بر حسین و موسی صورت گرفته که بقیه ی شخصیت ها (به ویژه قیصر که اوج نهایی داستان رو رقم می زنه) به حاشیه رفتند و فرصتی برای پرداخت پیدا نکردند. بازی درخشان فرزانه کابلی در نقش انیس هم باعث نشده که این نقش از حالت تیپ در بیاد. مهدی عبادتی هم فرصتی برای خود نمایی پیدا نکرد و به نوعی میشه گفت بازی خوبی رو از او ندیدیم. در واقع خلاصه ی کلام این که بازی های خوب به خاطر پرداخت بد متن آسیب دیدند (مثل فرزانه کابلی و پریسا مقتدی) و بازی های متوسط (مثل امین زندگانی و مهدی عبادتی و لیلا برخورداری) نتونستند حق مطلب رو اون چنان که متن بیان می کنه ادا کنند. به ویژه امین زندگانی. در مورد امین زندگانی باید انصافا به این مساله اشاره کرد که هادی مرزبان در انتخاب او اشتباه نکرده. فقط سیر تحول روحی حسین از ابتدا تا انتهای نمایش که منجر به طغیان درونی او میشه برای من بیننده ملموس نبود. شاید امین زندگانی باید دوباره نقش رو بازخوانی کنه و درکی تازه از حسین پیدا کنه. به هر حال بازی او از مهدی عبادتی به مراتب بهتر بود. استثنای این جمع باز هم استاد نصیریان بود که به واقع چشم نواز بازی کردند. باور کنید این تحسین از سر مرعوب شدن در برابر نام این استاد نیست. بازی ایشون واقعا قابل ستایش و تحسین بر انگیز بود.
4. دست آخر این که رادی آخرین کلاسیک نویس مهم ایران و حتی جهان در ادبیات نمایشی محسوب میشه. دیالوگ ها رو روان می نوشت و کلام رو میشناخت. هادی مرزبان هم درک درستی از صحنه داره. دوستانی که به دنبال خلاقیت در اجرا و متن می گردند به این مساله هم توجه داشته باشند که اجرا های کلاسیک به رغم نبود خلاقیت، اما جوهره ای اصیل از تئاتر به همراه دارند که تماشای اون برای آموختن پله به پله ی هنر تئاتر امری مهم و ضروری محسوب میشه. به سادگی از تانگوی تخم مرغ داغ نگذرید. از دکور و موسیقی و صحنه ی زیبا و آراسته ی اون که بگذریم (و پیش از من گفتنی ها رو گفته اند) این نمایش به رغم این که متن درخشانی نداره و به رغم اون ایراداتی که گفتم، اما ترکیب خوبی به بیننده ارائه می کنه که تا پایان بدون این که موجب ملال بشه همراهی مخاطب رو به دست میاره. سپاس از هادی مرزبان، تعظیم در برابر هنر استاد نصیریان و تشکر ویژه از تک تک اعضای این گروه نمایشی.