در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال شاهین نصیری | درباره نمایش داستان باغ‌وحش
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 07:16:52
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
داستان باغ وحش

1. ادوارد آلبی یکی از مهم ترین نویسندگان دوره ی پست مدرن محسوب میشه. جایگاهی هم ردیف تنسی ویلیامز، بکت و خیلی از ابزورد نویس های مشهور. این نمایشنامه رو متاسفانه یا خوشبختانه نخونده بودم. متاسفانه از این جهت که به هر حال خوندن اثری از یک نویسنده ی خوب همیشه اتفاق خوبی محسوب میشه، و خوشبختانه از این جهت که همیشه دوست دارم اول اجرای یک اثر رو ببینم و بعد نمایشنامه رو بخونم چون وقتی عکس این موضوع اتفاق می افته کمی پیش داوری در دیدگاه بیننده ایجاد میشه که معمولا به ضرر اثر اجرایی و به نفع متنه.

2. دوستان عزیز گروه نمایشی. خسته نباشید. ممنون از تلاش و تمرینی که برای اجرای این اثر داشتید. ممنون که به عشق تئاتر دور هم جمع شدید و سعی کردید وارد این عرصه بشید. ولی دوستان! بد نبود وقتی تمرین می کردید فیلمی از اجرای خودتون ضبط می کردید و با دقت به تماشای اون می نشستید. یک بار به خاطر یکی از دوستانم که دانشجوی کارگردانی سینما بود در یک سکانس تمرینی که به عنوان تکلیف کلاسی براش تعیین شده بود بازی کردم. بعد بار ها و بار ها بازی خودم رو نگاه کردم. البته که من نه بازیگرم نه استعدادی در این زمینه دارم و نه تمایلی به ورود به این زمینه دارم اما برای خودم به عنوان یک مخاطب این مساله مهم ... دیدن ادامه ›› بود. احساس می کردم در خیلی از مواقع بیانم، حرکات بدنم و به طور کلی حسی که دارم از شخصیت خودم ارائه می کنم خیلی بد از کار در اومده. احتمالا همه ی ما ها این حس رو موقعی که خودمون رو در فیلم عروسی یا میهمانی های خانوادگی می بینیم داشتیم. این که تصویرمون چه قدر بد از کار در اومده. چه قدر بیخودی ادا در آوردیم. شما بازیگران که دغدغه ی تئاتر دارید باید خیلی بیشتر از این حرف ها به این زبان بدن و حرکات و تن صدا توجه کنید. امروز بازی تمامی گروه بد بود. بدون ذره ای تعارف و حتی با در نظر گرفتن توان و تجربه ی گروه، این بازی ها بد بود. بیان بازیگر نقش پیتر انگار می خواست مردی دست و پا چلفتی و بی عرضه و شکست خورده رو نشون بده در صورتی که شخصیت پردازی متن این رو نشون نمی داد. ادای آخر کلمات ایشون واقعا بد بود. بازیگر نقش دیوانه هم گرچه بیان بهتری داشت اما حرکات اضافی بدن، دست و پا، رفت و آمد های طراحی نشده، نگاه های بی حس، و به طور کلی زبان بدن بدی داشت. بقیه ی بازیگر ها هم گرچه دیالوگی نداشتند اما باز هم در همون بازی ساکت ناموفق بودند. به هر حال تجربه ها بیشتر میشن و ایرادات بر طرف خواهند شد اما گروهی که خودش رو در معرض قضاوت مخاطب قرار داده باید بیشتر از این ها تلاش کنه. شما اجرای عمومی میرید و بلیط می فروشید یعنی معتقدید کاری ارائه می کنید که برای مخاطب ارزش صرف زمان و هزینه داره پس باید خیلی خیلی بهتر از این ها باشه. امیدوارم در آینده بهتر و بهتر باشید.
3. اما در بخش کارگردانی هم به نظرم اتفاق بهتری نیفتاده بود. نمایش گفت و گو محوری مثل داستان باغ وحش در بیشتر دقایقش (شاید در حدود یک سوم نمایش یعنی یک ربع از چهل و پنج دقیقه) با صدای ضبط شده در حالت نیمه تاریک می گذشت. نه ولوم صدا اونقدر تاثیر رو به مخاطب القا می کرد و نه اساسا استفاده از صدای ضبط شده می تونست حال و هوای لازم رو به ما بده. ورود و خروج ها بی نظم بود و این تعداد کاراکتر اساسا مناسب فضای سالن استاد شکیبایی نیست. سالن کوچکی که بازیگران موقع رورانس هم نمی تونند در یک خط کنار هم بایستند. دوست عزیزم حمید عظیمی که نمایشنامه رو خونده بود می گفت متن اصلی فقط همون دو شخصیت اصلی رو داشته و در کار تمهیدات اجرایی دیگه ای برای به تصویر کشیدن شخصیت های خیالی در نظر گرفته شده بود. کاش به متن اصلی بیشتر وفادار می بودید. خلاقیت خوبه به شرط این که مطمئن باشید ایده ی شما در اجرا هم خوب از کار در میاد. متاسفانه ایده ها در اجرا در نیومده بود.

دست آخر به سیاق همیشگی امیدوارم در آینده شاهد موفقیت بیشتری از شما دوستان عزیز باشیم.
آقا اولا که خوب زود رسیدی تو ترافیک این ساعت تهران!
ثانیا خوب حوصله کردی برای این اجرا مطلب بنویسی من که صرفا اعصاب خوردی برام موند:(
۰۱ اردیبهشت ۱۳۹۳
پنترا یی کار میکنیم سیاوش جان :) ولی تا آنزمان وقت زیاد هست
۰۸ اردیبهشت ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید