«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
وظیفه دانستم از این کار قاطعانه و با افتخار دفاع کنم
خلاصه ومفید ؛ کار در بخشهایی رئال و سورئال برای مخاطب نمایش داده میشد به عبارتی نمایش چشم ها تعریفی فراواقعگرایی و اکسپرسیونیسم ااتفاقات بعد جنگ بود
طراحی صحنه بسیارسبک و مینیمال بود و این قدرت طراح صحنه در خلق عناصر بصری در فضا سازی و بازیهای متنوع رو ایجاد میکرد سطلهایی که بالش رختخواب ظرف غذا, صندلی نشستن و حتی جا لباسی می شدند که حدود بیش از 20 کاربرد در صحنه داشتند و این فکر و ایده ی جالبی بود.
بازیها بسیار خاص و زیبا و شگفت انگیز بود که بسیار روان انجام می شد وکارگردانی هم از همان صحنه ی اول مشخص شد چیدمانی برای نشاندن تماشاچی و میخکوب کردن تماشاچی دارد و این روال تا صحنه 6 با مهارت ادامه داشت و پایان شگفت انگیز با سطلهایی که در سر بازیگران بود. بازیها و شخصیت سازی چند بعدی حمید دادگر نشان داد که بازیگر مرد شخصیتی است که سالها در جنگ لطمه ی رو حی و روانی دیده است و همزمان با زندگی دو خواهر در تنهایی دریک شهر کوچک مرد هم مشکلات خود را داشته است. اجرا خیلی بالاتر از سطح نوشتاری نمایشنامه می رود و به شخصیتها بعدچندوجهی می دهدکه فضای سرد و بی روح خانه و شخصیتها را برایمان ماموس می کند.در پایان بعد از غرق شدن زن نمایش در یک سطل کوچک که نمادی از دریاچه است و خداحافظی مرد از آن شهر ...و اتفاق یک تراژدی تماشاگر نمیداند غمگین باشد یا خوشحال ؟که با تشویق مدام تماشاگران مواجهه می شویم که نمیدانند چکار کنند بعد از اجرای
شاهکار یک نمایش نمایش چشم ها.