«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
مشکل فیلم های پست مدرنیستی ایرانی اول به دلیل اجرای المان های اینطور فیلم هاست که در عین حال خودش ضد پست مدرنیستی است . تمایلات فیلمساز های ایرانی در ساخت این نوع فیلم از یکنوع کج فهمی در قبال دوره ای که زیست میکنند هست . " من دیگو مارادونا هستم " ، " اژدها وارد می شود " و ... فیلم هایی هستند جالب ، هیجان انگیز ، رعب آور ، انقلابی ، شوک آور که کارکرد هنر را به 2 ساعت ارضای ذهنی بصری و تحریک عواطف مخاطب تقلیل می دهند . فیلم به لحاظ تکنیکی برای همه قابل قبول است ، خود را در دنیای هراس انگیز فیلم تصور می کنید ( دنیای حال حاضر ) که هیچ چیز معنایی ندارد و تمام ابر ایده ها از بین رفته به هزاران تکه تبدیل شده و حالا میان این تکه ها استیصال خود را می بینید . برای فیلمساز این شوخی است ، اما برای بیننده گسسته شدن از معرفت سنتی است که تاکنون تجربه نکرده و واکنش نشان می دهد و این واکنش نسبت به بیننده تمدن دور از خود بسیار متفاوت است و نسبت به این واکنش ترحم فیلمساز را به دنبال دارد . اینکه من گفتم فیلمساز باید خشوع داشته باشد به همین معنی است که هنرمند آفرینش می کند و به قولی می زاید و کودک را رها می کند هر چند که دلش با اوست اما به او دیگر معنا نمی دهد و برگرفته از روح حقیقی کند و کاو ذهنی و زیستی اوست . یکی از فساد های هنری حال حاضر همین تاکید به روی معنا است . جستجو و خرد کردن ابر ایده ها و کاوش برای انتهای مسائل و اینجاست که کثرت شر و وحدت خیر است و این سخنی است از حکمت سال های دور .
فیلم اژدها وارد می شود فیلمی است متناقض ، ملاآور ، خوفناک از زندگی امروز ما یا به عبارت درست آینده گرفتار شده ی ما ، اگر چه سر خوشی فرح بخش مهتابی شبی را نشان می دهد اما ظلمت همیشه حاکم نخواهد ماند .