در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال سارا مالکی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 05:12:01
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
رویای صلح و دوستی با‌درخشش نام ایران، این بهترین توصیفی هست که از این کار عروسکی می‌تونم بدم. یک اقتباس عالی و خلاقانه.

همه چیز این نمایش عالی بود، بچه‌ها کیف کردن و خودم انقدر این کار رو دوست‌ داشتم که اگر فرصتی پیش بیاد برای دوباره‌ دیدنش حتما به پارک لاله خواهم رفت.
موزیک خوب، عروسک‌ها و اجراهای خیلی خوب، دکور فکر شده، شوخی‌ها و دیالوگ‌های به جا، درگیری مناسب با احساسات و همدلی‌های به جا… هیچ تحمیلی هیچ کجای کار احساس نمی‌شد و این یکی از حسن‌های بزرگ نمایش قورباغه و غریبه بود.
ممنون از همه کسانی که برای ساخت این نمایش زحمت کشیدن🌸

به عنوان مادری که بچه‌هاش رو تقریبا مرتب به دیدن تاتر می‌بره، می‌تونم بگم دونه برف آرزو کار خوش ساختی بود البته با چشم‌پوشی از ایرادهایی که در اجرا وجود داشت و کم نبود، اما بر سر متن نمایش بدون تعارف باید بگم سرتاسر اشکال بود.
متن نمایش برای کودک پر از بار احساس گناه بود، ابدا هیچ درک درستی از احساسات بچه‌ای که از به دنیا اومدن بچه دوم ناراحته وجود نداشت، از طرف صمیمی‌ترین دوستاش سرزنش می‌شد، ناراحتی پدر و ماد تبدیل به باری از احساس گناه بر دوش بچه‌ای شد که در نمایش اسمش آرایلی بود، اونجاهایی که از سمت پدر و ماد پیام توجه و محبت صادر می‌شد انقدر دفعاتش کم بود که در برابر این متن سراسر احساس گناه میشه گفت هیچ بود.
ای کاش نویسنده متنش رو قبل از اجرا با چند روانشناس کودک به اشتراک می‌گذاشت تا ایرادهاش ر‌‌و برطرف کنند. ای کاش نویسنده می‌دونست که متنش سراسر قضاوت، احساس گناه، ایجاد بار مسئولیت اضافه و بی‌مورد (پیدا کردن ریشه تمشک قرمز وسط زمستان، نصفه شب، بعد از مواجه با گرگ در دل جنگل!!!) برای نقش کودک نمایش هست. ای کاش اگر قرار بود توجه به کتابخوانی در نمایش وجود داشته باشه امقدر گل‌درشت به بچه منتقل نمی‌شد: آدم برفی زیاد کتاب خوانده و همه چیز می‌داند! می‌شد غیر مستقیم خوب بودن کتاب رو منتقل کرد‌، اگر نویسنده از روحیات بچه‌ها اطلاع داشت و می‌دونست که “توصیه کردن” در ا‌ونها “احساس بی‌ارزشی” ایجاد می‌کنه شاید خلاقیت بیشتری به خرج می‌داد.
راجع به این کار که به نظرم بیشتر شبیه یک کابوس شبانه بود، میشه خیلی صحبت کرد، ای کاش فعالان و نویسنده‌های تاتر کودک دانش بیشتری در رابطه با بچه‌ها کسب کنند تا وقتی کاری ارایه میشه مطابق با روحیات بچه‌ها باشه و اگر قراره آموزشی منتقل بشه، با کمترین میزان از احساسات منفی ناسالم منتقل بشه.
درود
با احترام به نظر شما
نمایشنامه هایی که برای اجرا آماده میشن همینطور بدون بررسی و بی مقدمه روی صحنه نمیرن. یک تیم کارشناسی که عموما تحصیلات کافی در زمینه تئاتر دارن متن رو مورد ارزیابی قرار میدن و در وهله دوم تیم دیگری که متشکل از ارزیابان حرفه ای و کاربلد کودک هستند نمایش رو مورد بازبینی قرار خواهند داد. این اساتید در زمینه تئاتر کودک و روانشاختی تربیتی، صاحب نظر هستند و قطعا اگر اثری پارامترهای مناسب برای اجرا رو نداشته باشه اصلا به سمع و نظر تماشاگران نخواهد رسید. توصیه مستقیم وقتی صورت میگیره که کودک تماشاگر مخاطب نکته یا بحثی واقع بشه، زمانیکه موارد پداگوژی اثر بجای مستقیم گویی به کاراکترها تعمیم داده میشه، دلیل اصلی این عمل اجتناب از توصیه مستقیم هست. در ساختار ارسطویی نمایشنامه نویسی، یک درام ... دیدن ادامه ›› از ایجاد گره، کشمکش برای رفع گره، تلاش برای کاتارسیس و در نهایت گره گشایی اتفاق میافته. این ساختار مبنای خلق یک نمایشنامه است. نمیتوان به مقوله حسادت تلنگر زد اما به احساس گناه از این اشتباه اشاره ای نکرد چرا که در اینصورت هرگز فرآیند تربیت اتفاق نخواهد افتاد. همواره در پس یک اشتباه، درک اشتباه، احساس گناه از اشتباه، تلاش برای جبران اشتباه و تطهیر وجود دارد. و اگر بناباشد به کودک تلقین کنیم که تو حسادت کن، اما از این حسادت احساس گناه نداشته باش و پشیمان نشو، پس چگونه و چطور درک اشتباه صورت خواهدگرفت؟ آیا قرار است همواره کودکان در برابر اشتباهات خود بهخاطر کودک بودن از درک ماهیت خطا و احساس گناه بدور باشند؟ این رویه در ساختار نمایشنامه نویسی جایی ندارد. رفتن آرایلی به جنگل برای پیدا کردن راه حل اشتباهش نه تنها مسولیت اضافه نیست بلکه مقوله آغاز مقوله گره گشایی قهرمان قصه برای فصل نهایی نمایشنامه ، همان تنبیهی است که همه ی علوم روانشناختی تربیتی کودک پس از اتفاق یک اشتباه تایید میکنند. یک تلاش مثبت برای جبران اشتباه که مقدمه ی استحاله است.

۰۸ آذر ۱۴۰۲
ماندانا عبقری
درود با احترام به نظر شما نمایشنامه هایی که برای اجرا آماده میشن همینطور بدون بررسی و بی مقدمه روی صحنه نمیرن. یک تیم کارشناسی که عموما تحصیلات کافی در زمینه تئاتر دارن متن رو مورد ارزیابی ...
خدا قوت نازنین، ممنون که برای فرزندانمان زحمت میکشید.
ولی مگه حسادت اشتباهه که باید بهش تلنگر زد و ازش پشیمون شد؟
احساسات وجود دارند و غیر قابل انکارند، فقط باید درست کنترل و هدایت بشن. (پرداخت نسبتاً درست به این مقوله رو امسال در نمایش دوره گردها داشتیم.)
طبق فرمول شما خشم، غم و... هم اشتباه محسوب میشن!!
چون ممکنه این نمایشنامه بعدها هم اجرا بشه پیشنهاد میکنم متن نمایشنامه در اختیار چند روانشناس کودک دیگه قرار بگیره.
۱۲ آذر ۱۴۰۲
fateme soleimani
خدا قوت نازنین، ممنون که برای فرزندانمان زحمت میکشید. ولی مگه حسادت اشتباهه که باید بهش تلنگر زد و ازش پشیمون شد؟ احساسات وجود دارند و غیر قابل انکارند، فقط باید درست کنترل و هدایت بشن. (پرداخت ...
وقت شما بخیر
در این نمایش گفته نمیشه که حسادت اشتباهه، بلکه به دلیل حسادت آرزویی که اساسا اشتباه هست شکل میگیره. منظور از اشتباه اون بخش در نمایشه.
فرمودید طبق فرمول من خشم و غم هم اشتباهه... خیر اونها اشتباه نیستن که مشخصا احساسات هستند اما اگر منشا تصمیمات غلط باشن تبدیل به اشتباه خواهند شد.
۱۷ آذر ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید