به متن نمایشنامه به میزان قابل قبولی وفادار مانده بود. به متن و فضا مقدار زیادی طنز اضافه شده بود که من اصلا خوشم نیامد. بله خندیدم اما به قیمت
... دیدن ادامه ››
کمرنگ شدن حسی که موقع خواندن متن نمایشنامه احساس کرده بودم. بازی و شخصیت پژمان جمشیدی در نقش پدر خوب بود، اما از بازیگر نقش پسر خوشم نیامد. در مورد نقش اصلی یعنی همان مادر، نمیدانم به کارگردان ایراد بگیرم یا به بازیگر. در هر حال به نظر من شخصیت مادر آن طور که باید در نیامده بود. در خواندن نمایشنامه نکته بارز برای من غم نهفته و طمأنینه مادر بود. اما اینجا دیالوگهای مادر بسیار سریع بودند و آن غم به ندرت پیدا میشد. در نمایشنامه برای من مشخص بود که شدت این غم مادر را به جنون کشیده ولی در تئاتر گویی با شخصیت دیوانهای طرف هستیم.
در انتهای کتاب من با مادر بسیار همدلتر بودم تا در انتهای نمایشنامه.
http://mzolfagharid.com/blog/%d9%85%d8%a7%d8%af%d8%b1%d8%8c-%d9%81%d9%84%d9%88%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%86-%d8%b2%d9%84%d8%b1/