آرزویی دارم
دور، اما ممکن
که در آن شهری هست
که همه مردم آن
دلشان می خواهد
صبح تا شام به هم
شور و شادی بدهند؛
کاش می شد که در این شهر قشنگ
گل هر گلدانی
مهربانی باشد،
مردمانش دلشاد،
همه مسرور و صبور،
و بد اخلاقان را
همه تحریم کنند،
و سر هر سفره
دیسِ شادی باشد
با خورشِ احساس
دسرش عشق و محبت
با ناز؛
همه راضی باشند
و همه مادرزاد
عاشق و عادل و آگه باشند.
آرزویی دارم ...