در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | مهران رادفر: کسی نیست همه داستانها را به یاد آورد ......................................................... خواستم
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 19:38:26
کسی نیست همه داستانها را به یاد آورد
.........................................................
خواستم تا سرد نشده حرفهام ، سریع بنویسمشون / والا بعد از این همه کار دیدن در این سالها به این نتیجه رسیدم که پول بی حساب و کتاب نفت که سرسفره تیاتر همه آورده شده ، تیاتر رو هم فاسد کرده . بیشتر کارهایی رو که این روزها میبینم از همون دقیقه اول بوی نفت میده . شاید باید از تاتر هم برید و به همون سریالهای دانلود شده از تورنت بسنده کرد ....
این کار رو با اینکه ده دقیقه دیر رسیدم دیدم و هنگام ورود به سالن تاریک که هنوز چشمم به تاریکیش عادت نکرده بود ، یه هیکل گنده رو دیدم که به طرفم هجوم آورد . بنده خدا تصور میکرد که داره تو سالن برادوی اجرا میره و از من میخواست سکوت کنم و گوشی رو خاموش کنم ( البت حق داشت ) و مختصری بعد فهمیدم ایشون کارگردان بودن !!! ...... اصلا نمیخوام در مورد نمایشنامه حرف بزنم چقدر قوی و چقدر ضعیف بود که صد البته در تخصص من نیست ... من از دید یک ببیننده نیمه حرفه ای ضعفها و قوتهاشو رو بیان میکنم
.............................
تنها ... دیدن ادامه ›› نقطه قوت کار بازی زیبای شبنم فرشادجو بود و الباقی بازیها به شوخی شبیه بود و به شدت بوی نفت میداد ... شاهکار بازیگرهاش ارجمند بود که ترکوند !!!
در مورد انتخاب بازیگرها فقط به همین نکته بسنده میکنم که آتیش بگیره سر در اون تیاتری که سیامک انصاری رو به عنوان بازیگر تیاتر به جامعه معرفی کرده . به قول قدیمیا در این تاتر رو باید گل( کسره بدید به این گاف لامصب ) گرفت ....
موسیقی بسیار بلند و گوش خراش بود تو این چند ساله که مثلا تاتر ایران شکوفا شده موسیقی کارکردشو از دست داده و تبدیل شده به حلال مشکلات کارگردانها برای پوشاندن ضعف خودشون و کاری که ارایه میکنند .... یه چیزی مثل ادویه که به سوسیس کالباسا میزنن که مصرف کننده نفهمه چی میخوره ... آقای متصدی باند و میکروفن یه خورده ولومو کم کن ..............
اصلا این نمایش به دنبال چی بود موقعیتهای بی معنی که پشت هم میومدن و میرفتن و در آخر معلوم نشد به دنبال چی هستن ...... البته همون تخصصی که در فیلمنامه نویس ایرانی سراغ داریم که در دو خط دیالوگ کلیت داستان رو به هم متصل میکنه ، در نمایشنامه نویسی هم همینطور میباشد ، که صد البته استاد چرمشیر حق مطلب رو ادا کردن ..........
اونقدر این کار گنگ بود ، اگر سکوت کنیم بهتر است ، اما یکی از نکات مهم این کار قیمت بالای بیلیط این کار بود . به نظر من دوازده هزار تومن بیشتر نمی ارزید . که ما سی هزارتومن تقبل کرذیم متاسفانه ، البته این سی هزار تومن هزینه دیدن سیامک انصاری از دو متری و یا استاد ارجمند از سه متری بود .
........
نکته ای که من در تمام کارها دیدم اینه که تماشاچی آماده خندیدنه . بازیگر بگه پخ همه میخندن بالاخص خانمهای جوان که لذت دیدن یه بازیگر از نزدیک و خندیدن به جمله ادا شده ، قند تو دلشون آب میکنه ......
خلاصه کلام حیف پول و حیف وقت / بریم سریالمونو ببینیم
............
میدونم چرمشیر آدم بزرگیه نباید گفت بالای چشمش ابروس یا آقای حداد هم همچنین ##، ولی باورکنید پول نفت ارزش سلاخی کردن تیاتر رو نداره

کاش تو برگه خودش می نوشتید .
۲۹ شهریور ۱۳۹۳
من خوندم خانم شبنم این نوشته رو و به نظرم ارزش وقت گذاشتن نداشت .
۲۹ شهریور ۱۳۹۳
ﺧﻮﺏ ﻧﻈﺮﻩ ﺩﯾﮕﻪ ﻣﺤﺘﺮﻣﻪ
۲۹ شهریور ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید