نقد روزنامه ى اعتماد
نگاه آخر
مردی برای تمام فصول
اجرای عالی یک نمایش کلاسیک
نویسنده: فریدون مجلسی
نقد در عرصه های هنر از نقاشی و تندیس گری تا موسیقی و تئاتر وسینما، تا شعر و ادب، کاری حرفه یی است که در هر رشته
... دیدن ادامه ››
برای خود اصول و موازینی دارد و می تواند به کمک مخاطبان آید و آنها را روشن تر کند. می پذیرم هرچه که هست، کار من نیست اما از سوی دیگر این هنرها برای منتقدان ساخته، پرداخته واجرا نمی شوند. در واقع هدف نهایی و اصلی مخاطبان هستند که آن هنرها را ارزیابی می کنند و پذیرایش می شوند یا نمی شوند و برای پسند خود که تکلیف نهایی را با استقبال یا پس زدن روشن می کند نیز دلایلی دارند. می خواستم از این دیدگاه یعنی از دیدگاه مخاطبی عام، سپاسگزار باشم از توفیق دیدن اجرای «عالی» نمایش کلاسیک «مردی برای تمام فصول» در تالار وحدت!یکی از مشکلات اجرای کارهای کلاسیک اروپایی در محیط بیگانه با آن فرهنگ، ارایه صحنه ها و رفتارها و موضوعات و همراهی موسیقی متن است که درک و لمس و احساس آن به زمان و مکان و سنت هایی متفاوت بازمی گردد اما باید توجه داشت که ایرانیان، گرچه در محیط و با فرهنگی متفاوت بار آمده اند، اما از همان ٢٥٠٠ سال پیش که با فلسفه و فلاسفه یونان آشنا شدند، نوعی نگاه به فرهنگ غرب را به تاثیرپذیری از همسایگان دیوار به دیوار آن سوی سند ترجیح دادند! بنا براین ترجمه ها و اجراهای آثار هنری اروپایی در ایران خیلی زود جا افتاده و به اندازه کافی مخاطب مشتاق داشته است، که «قدر زر زرگر شناسد، قدر گوهر گوهری». اما اجرای اثری کلاسیک در این عصر مدرن و پست مدرن پسند، کار مشکل را مشکل تر هم می کند. هِنری هشتم پادشاه انگلستان، که در ایران بیشتر به تلفظ فرانسه هانری هشتم شهرت دارد، به خاطر بوالهوسی های مستبدانه و متعارف سلطنت خدایگانی خود، به بهانه داشتن ولیعهد، خواهان تعویض همسر است اما طلاق به موجب احکام کاتولیک مجاز نیست. به عنوان کلاه شرعی می کوشد ازدواج با بیوه برادرش را از آغاز امری غلط و باطل اعلام کند و وارد کشمکشی با دربار پاپ می شود.
در حاشیه باید بیفزایم که هِنری در میان دعوا درمی یابد که عجب ثروتی در اختیار کلیسای کاتولیک است و سالانه چه درآمدی برای پاپ ارسال می شود که در سیاست جدا سازی کلیسای انگلستان از دربار پاپ نکته اخیر نیز مزید بر علت می شود که بی مایه فطیر است. و البته آقای هنری با گشوده شدن باب طلاق و قدری همسرکشی در برج لندن، جمعا مرتکب شش ازدواج رسمی، در کنار حواشی، می شود که شاید در جا افتادن آیین تازه محکم کاری هم کرده باشد. موضوع و محتوای نمایش سکوت مخالفت آمیز و اصولی صدر اعظم، سِر تامس مُور، است که ضمن وفاداری به شاهِ خودکامه عملکرد او را در عین سکوت برخلاف اصول کلیسا می داند و آن را تایید نمی کند. اما خودکامه به سکوت و عدم ابراز مخالفت راضی نیست. در جایی که دیگران برای نیل به مقام همه چیز را زیر پا می گذارند سِر تامس مقام و دنیا را قربانی باور خود می کند و... باید بگویم که کارگردانی و بازیگری بهمن فرمان آرا که از هر کاردینالی کاردینال تر است، بازی استادانه رضا کیانیان در نقش سر تامس مور، اجرای کم نظیر سیامک صفری در نقش خدمتکار عامی و طماع تامس مور با نوعی وفاداری خام و مجذوب قدرت قدرتمندان که با تذکری مبالغه آمیز سرانجام زندانبان ارباب پیشین و سپس به ریاست هیات منصفه در محاکمه همان ارباب منصوب می شود و... و نقش های تامِس کراموِل بدجنس و دیگران، لباس های اصیل و مجلل هماهنگ با سبک آن دوران و دکورهای تغییر یابنده در اجرای یکسره و بی وقفه نمایش و موسیقی متن، همه، به نظر من مخاطب، بی نقص و همراه با نوعی کمال گرایی بلند نظرانه و سخاوتمندانه بود.
من صحنه های تئاتر اروپایی و امریکایی را هم دیده ام. ترکیبی اینچنین هنرمندانه از سواد، فرهنگ، تجربه و هنر را در همترازی با آنان در حد کمال و مایه افتخار می دانم. آنها با آن همه امکانات مادی و غیرمادی و ما بهره مند از تلاش و ایثاری که جایگزین آن گونه امکانات شود... اما تالارِ انباشته از جمعیت و تشویق قدرشناسانه مردم با فرهنگ و گوهرشناس ما هم به اجرای «مردی برای تمام فصول» که رنگ و طعمی نیز برای تمام فصول دارد، حکایت از درک هنرشناسانه مخاطبان دارد. اگر ایرادی به نظرم رسید به فنرهای وازده و آزارنده صندلی ها برمی گردد که وقتی نخستین بار در دهه ١٣٤٠ برای اجرای اپرایی به همین تالار آمده بودم وضع شان البته بهتر از این بود!درباره یکی، چهره های برجسته اشرافی نمایش یعنی تامس کرامول ملاحظه شد برخی تماشاچیان او را با اولیور کرامول انقلابی نامدار بریتانیایی اشتباه گرفته بودند. الیور کرامول در سال ١٦٤٩ میلادی چارلز اول پادشاه انگلستان را اعدام و در جمهوری بعدی از سال ١٦٥٣ تا پایان عمر در ١٦٥٨، پنج سال به عنوان رییس جمهور و دیکتاتور بر بریتانیا فرمانروایی کرد که مربوط به ١٠٠ سال پس از دوران هِنری هشتم و تامس کراموِل است. نکته دیگر دو نوع جدل یا برداشت مغایر با آرمان نمایش از دید چپ یا راست است: یکی اینکه آیا سلطنت غیرمعنوی پاپ ارزش آن را داشت که سرِ تامس جان خود را قربانی آن کند، یا اصولابه آن وفادار باشد؟ و دیگر اینکه چرا سر تامس آن جدایی از دستگاه واپس گرای پاپ را غنیمت نمی شمرد؟ گذشته از اینکه درباره باورهای و رفتارهای آن روز نمی توان بر پایه افکار و معیارهای امروزی داوری کرد، نکته این است که هدف نمایش توجیه یا تایید باورها نیست بلکه نشان دادن پایمردی و تعهد انسانی باورمند به باورهای اصولی، اخلاقی و اعتقادی صمیمانه به بهای جان است!
روزنامه اعتماد، شماره 3106 به تاریخ 22/8/93، صفحه 16 (صفحه آخر)