وقتش رسیده است ، عصا را تکان بده
اعجاز کن پیمبری ات را نشان بده
چنگی بزن به پیرهنِ رودِ آبی ات
اما به شاه ماهیِ قرمز ، امان بده
دستی بکش به موج تنم ، غرق رخوت است
کشتیِ نوح باش ، به من آشیان بده
با سنگهای مرمرِ بُتخانه ها نساز !
جز من به هر کسی ، تَبرت
... دیدن ادامه ››
را نشان بده
لبـ/ـریز شو که بوی نفس هات شاعر اند
دلمُرده ام ، بِدَم ! غزلم را دهان بده
مردی هنوز سر به هوایِ درخت توست
سیبی نچیده ، دستِ همین قهرمان بده
در انتهای راه ، غزل را دو شقّه کن
با یک سلام ساده مرا هم زبان بده
در آیه های چشم نهنگی که عاشق است !
پلکی بزن پیمبری ات را نشان بده
سید مسعود حسینی