در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | آرمان درباره مردی که اسب شد (هنر و تجربه): هشدار : هنگام ورود به سینما با کیسه گوجه وارد شوید که برای پرتاب کردن
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 11:28:37
هشدار : هنگام ورود به سینما با کیسه گوجه وارد شوید که برای پرتاب کردن به پرده لازم می شود

اگر پدر کارگردان روی این فیلم هزینه نکنه ، دوست دارم بدونم کسی حاضر این ریسک رو بکنه روی این فیلم پول خرج کنه.

می دونید بعضی وقت ها ما یه چیزی شنیدیم از سمبلیسم . به خدا این نیست . باید یه داستانی رو باشه یه داستان زیر باشه نه اینکه هیچ داستانی رو نداشته باشه هیچ داستانی زیر.

تفاوت به خاطر تفاوت همانقدر احمقانه است که تقلید ... دیدن ادامه ›› احمقانه است .

رسالت سینما اول سرگرمی است بعد اموزش و انقاد ، فیلم یک منبر یا خطابه نیست که کارگردان بخواد تصورات خودش رو بسازه و به بقیه بگید ببینید.

این جور فیلم ساختن شبیه یه جور پز دادن هست که کارگردان بگه ""ببینید چه فیلمی ساختم ، ببینید چقدر من می فهمم "" که خب این کار جای بحث داره. مثلا چی دوران ما الان سیاه هست ، شرایط بده ؟ همه جا رو مه گرفته .

سکانس غذا خوردن رو هم می تونید توی ژانر وحشت مقایسه کنید ، مرذی که مثل خرس غذا می خورد.

کلا هر وقت هوس کردید این فیلم رو ببینید ، یه لعنت به شیطون بفرستید چون فیلمش خیلی ...... هست .
واقعا متاسفم واسه این نوع ادبیات و این مدل نقد کردن...امثال شما همان کسانی هستند که عمل بی فرهنگ دست و سوت زدن راه انداختند...
از طرز حرف زدنتون البته معلومه که سینما برای شما همانطور که گفتید سرگرمیه نه محلی برای اندیشیدن و فکر کردن...اگر تواناییشو دارید نقد کارشناسی بکنید از نظر تکنیک و فرم و موضوع ولی وقتی این توانایی و ندارید با این مدل ادبیات فضای تیوال و خراب و سطحی نکنید...
۰۲ اسفند ۱۳۹۳
برادر من نقدر نکردم هزار بار ، فقط نظرم رو گفتم.
راجب فیلم صحبت کنیم بهتر نیست ؟
۱۳ اسفند ۱۳۹۳
آرمان جان نوشته شما رو خوندم و چون فیلم رو دوست دارم اجازه میخوام چند نکته ای نه به عنوان پاسخ، بلکه به عنوان محل اختلاف دید خودم و شما عرض کنم:

1. گوجه از جمله محصولات کشاورزی گران قیمته و پرتاب اون علاوه بر زیان مالی باعث میشه تا به عنوان آسیب به اموال عمومی محکوم به پرداخت خسارت بشید :)

2. دلم میخواد بدونم اگه یه کارگردان جوان بخواد فیلم بسازه و سناریوی بفروش و گیشه پسند هم داشته باشه تو این آشفته بازار فرهنگ و ... دیدن ادامه ›› هنر به جز بابای آدم کی روی این طرح ها هزینه می کنه؟! خیلی این قضیه سرمایه گذاری به نظر من ارتباطی به موضوع فیلم نداره این روز ها روی هیچ بخشی از فرهنگ نمیشه سرمایه گذاری کرد.

3. ازرا پاوند منتقد معروف انگلیسی در مورد نماد گرایی معتقد بود هر نمادی که ما استفاده می کنیم باید حتما یه معنای نزدیک و یه معنای دور داشته باشه. چیزی نزدیک به فرمایش شما. حالا سوال اینه که آیا «مردی که اسب شد» هیچ داستانی نداشت؟ عناصر داستان فیلم رو بر اساس درک خودم تشریح می کنم: مردی با دخترش زندگی می کنه و ترس از تنهایی باعث میشه مانع از رفتن دخترش بشه، رفتنی که در نهایت اتفاق می افته. سه نماد مهم در فیلم وجود داره: اسب (نوعی تکرار وجودی مرد و دختری که خودش رو وقف تیمار دو اسب! کرده)، دریا و راه آهن (به عنوان راه گریز از ناکجا آبادی که مرد و دختر اسیر آن هستند). مرد در ساحل دریا اسکله می سازه. این نمادی از ترس او بابت ترک دخترشه. خوابی که در اون دختر به تیرک بسته شده در کنار مفهومی که از کار و شغل پدر فهم می کنیم چیز بی ربطی از آب در نمیاد. من سوالم اینه که این نماد گرایی در فیلم با تعاریف شما مطابقه یعنی هم داستانی در زیر جریان داره و هم داستانی در سطح، پس مشکل از نظر شما کجاست؟

4. قضیه تفاوت و تقلید که مطرح فرمودید فعلا در حد یه برچسبه و چون دلیل خاصی براش بیان نکردید از اون میگذریم.

5. بدون شک سینما منبر خطابه نیست یعنی در سینما یا به طور کلی هنر، پیام مستقیم دادن ارزش هنری کار رو کاهش میده اما در دو مورد با شما اختلاف جدی دارم: چه کسی گفته رسالت سینما اول سرگرمی است؟ اساسا آیا باید برای هنر در هر شکلی رسالتی تعریف کرد؟ این موضوع بحث مفصلی رو می طلبه. نمیخوام بگم نظر شما قاطعانه نادرسته اما میتونم بگم فرمایش شما اصلا عمومیت نداره و مورد قبول همه نیست. در ضمن به جز سینمای مستند، در اکثر شاخه های سینما کارگردان داره تصور خودش رو می سازه و به بقیه میگه ببینند این چه اشکالی داره؟

6. بحث پز دادن هم شامل بند چهار عرایض من میشه و تصور شماست و قابل بحث (تایید یا رد) نیست

7. وقتی یه کارگردان یا نویسنده شخصیتی رو در اثر هنری خودش میسازه چند شاخصه رو برای ظاهر یا باطن اون در نظر می گیره. حالا باید دید وقتی به قول شما این پیرمرد عین خرس غذا می خوره، این ویژگی در کنار سایر ویژگی های شخصی و محیطی اون، همخوانی داره یا نه؟ اگه سیر تحول کاراکتر رو این طور در نظر بگیریم که با رفتن دختر دیگه دلیلی برای انسان بودن پیرمرد وجود نداره و بهتره مثل حیوان زندگی کنه آیا این ویژگی ظاهری در شخصیت پیرمرد توجیه پذیر نیست؟

اتفاقا من فکر می کنم هر چه افراد بیشتری این فیلم رو ببینند بهتر میشه در موردش حرف زد. دعا می کنم مخاطبان سینما موقع تصمیم گیری برای دیدن این فیلم به حرف شما اقتدا نکرده و شیطان رو لعنت نکنند :) عذر میخوام بابت پر گویی خودم. موفق باشید.
۱۲ خرداد ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید