در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی می‌رسد اجرای همه نمایشها و برنامه‌های هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد.
با توجه به حجم بالای کاری، رسیدگی به ایمیل‌ها ممکن است تا چند روز به طول بیانجامد، لطفا از ارسال مجدد درخواست خودداری نمایید.
تیوال | ساسان اعتمادی نیک درباره فیلم در دنیای تو ساعت چند است؟: فیلم رو تو جشنواره دیدم. (آخر هفته هم دوباره میبینمش) تو سینما باغ فرد
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 03:36:42
فیلم رو تو جشنواره دیدم. (آخر هفته هم دوباره میبینمش) تو سینما باغ فردوس. وقتی فیلم تموم شد با دوستم از سالن اومدیم بیرون تو فاصله نمایش فیلم بیرون بارون زده بود و تو اون فضا بعد دیدن یه همچین فیلم حال خوب کن درجه یکی، احساس میکردی تو یه دنیای دیگه ای. قدم زدن دو نفره بدون هیچ گفتگوی خاصی تو اون هوا که پر شده بود از حال هوای دنیای فرهاد و گلی یه حس خوشحالی و شعف درونی رو وسط زمستون میداد. انگار دنیا یهو قشنگ شده بود. تا قبل فیلم زمستون همون زمستون خشک و بی برف و بارون 1393 بود اما بعد تموم شدن فیلم هوای بیرونم ربطی به قبل فیلم نداشت....

اما نقد فیلم از دید من؛ (سعی میکنم قصه رو لو ندم)

در دنیای تو ساعت چند است؟ یه فیلمه با یه داستان که بصورت کلاسیک روایت نمیشه. فراز و فرود و گره گشایی های یه داستان کلاسیک رو به اون معنا نداره. اما قصه زود شروع میشه و مسئله رو زود برای تماشاگرش بیان میکنه. یه کسی بعد سالها برگشته به وطنش، به خونه پدری اش و به خاطراتش و یه مردی پیدا شده که تقریبا از تمام خاطرات دختر خبر داره اما دختر اونو بیاد نمیاره. فیلم بعد اینکه زود مسئله و گره اش رو برای تماشاگر روشن میکنه به شکل غیر خطی شروع به تعریف کردن و ساختن یه سری خرده داستان کوچولو از گذشته و حال میکنه و گره گشایی نهایی رو به شکل هوشمندانه ای تا آخر فیلم عقب میندازه. شاید برای بیننده ... دیدن ادامه ›› هایی که داستان کلاسیک دوست دارن و فهم عامه پسند تری از سینما دارن همین ترفند کارگردان باعث میشه حتی اگه با حس و ریتم فیلم هم ارتباط برقرار نکردن باز تا پایان منتظر گره گشایی نهایی بمونن. فیلم بین اون تعریف مسئله در ابتدا و گره گشایی در انتها با یه سری خرده قصه ، تصاویر کارت پستالی چشم نواز، موسیقی بی نظیر و اساسی حال خوب کن کریستف رضاعی یه علی مصفای عاشق نازنین چنان حسی رو تو بیننده ایجاد میکنه که نتیجه اش اون حس حالیه که من بالا از خودم گفتم و تو نوشته بقیه دوستان هم میشه پیداش کرد. فیلم پر از قاب بندهای درجه یک و حرکت دوربین های عالی بخصوص زمان های که گلی تو خونه داره خاطراتش رو مرور میکنه است. یه تصویر های بکر هم گرفته مثه صحنه گشتن تو بازار که اون نمای سه تا گربه که دارن اینا رو تماشا میکنن محشره.
در مجموع در دنیای تو ساعت چند است یه فیلم درست با کارگردانی،فیلمبرداری،تدوین،موسیقی و داستان بسیار خوبه که به جرات میشه گفت تصویر ایرونی و قشنگی از یه عشق شرقیه که میشه به دنیا نشونش داد و مارک ایران رو با افتخار روش زد.