کالیگولا رو دیشب با کلی اشتیاق به دیدن یه نمایش خوب دیدم. اگه بخوام نظراتم راجع به این نمایش تو یه سری عبارت بگم اون عبارات همچین چیزایی هستن:
1. ما جامون ردیف دوم بود و جای خوبی بود اما به شکل واضحی میتونستیم عذاب کشیدن کسانیکه تو بالکن بخصوص در دو طرف صحنه نه روبروی صحنه نشسته بودن رو ببینیم. تقریبا 20 تا 30 صحنه رو نمیدیدن. مجبور بودن کلا خم شن به جلو و به این مسئله اضافه کنید این نکته رو که اونا هم مثه ما 45 تومن پول بلیط داده بودن.
2. نمایش به شکل سادیستی پر از سر و صداهای پس زمینه ی آزاردهنده است که جز اینکه تمرکز بیننده رو از دیالوگ ها برداره و بهم بزنه هیچ موضوعیتی نداره. بخصوص اون شخصیت غلام که اتفاقا جلوی ما بود و مدام پاشو به زمین میکوبید و روح و روان ما رو به شکل آزار دهنده ای چکش مال میکرد.
3. صابر ابر عالی یییییی بود
4. اصرار کلیه بازیگر به ادای جملات و دیالوگ هاشون به شکل فریاد زدن با اون پس زمینه های سر و صداهای زاید (که قطعا تصمیم کارگردان بوده) ارتباط و تمرکز بیننده رو قطع میکرد.
5. هنوز متوجه اصرار سادیستی کارگردان به کارکرد اغراق شده غلام و پا کوبیدنش رو
... دیدن ادامه ››
مغزمون نمیشم.
6. صابر ابر ، خدای من !!! چقدررر خوبه تو این نمایش. تقریبا تنها دلیلیه که میتونه آدم تو لحظاتی نمایش رو تحمل کنه.
7. انتظار دیدن نمایشی در حد نمایش هایی که مثه سقراط یا دن کامیلو که جز بهترین نمایش هایی که تا حال دیدم رو داشتم اما نمیدونم بخاطر فضای پر سر و صدای بود که نمیشد تمرکز کرد و ارتباط گرفت با نمایش یا واقعا متن و ساختار هم انقدر بی ربط و آوانگارد بود که نمیشد ارتباط برقرار کرد!!!
8. سه ساعت !!!؟؟؟سه ساعت !!؟؟ (!!!! come on) سه ساعت بدون بریک!!!فکر کنم بقیه بازیگر سر صحنه مومیایی کردن جسد این شانس رو داشتن تا کمی استراحت کنن اما ما زندانیان نه امکان فرار داشتیم نه بریک !!!
9. در مورد نگرانی که خیلی از دوستان از گرمای سالن های تازه تاسیس غیر استاندارد دارن باید بگم لااقل تو جایگاه اصلی دمای سالن مناسب و خنک بود
10. صابر ابررر !!!! وای ، فقط صابر ابر تسکینی بود بر این شکنجه ی سه ساعته ....
11. البته در مجموع بازیها خوب بود. به خانم پناهی ها هم باید بیشترین خسته نباشید رو گفت .