«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
بالاخره جشنواره تیاتر تموم شد.اگرچه خیلی از کارها رو از دست دادم.از جمله هملت! که ابا این اوضاعی که مسولین برخورد کردن همون بهتر که از دستم رفت.ای کاش واقعا سال بعد جشنواره مشکلات فروش بلیط نداشته باشه و برای بازار سیاه تدبیری بیاندیشند که یک بلیط به چند نفر فروخته نشه و بلیطها به مناقصه گذاشته نشود.با وجودی که همه کارها رو ندیدم نظری در مورد جوایز نمتونم بدم ولی دوست دارم نظر بقیه رو در مورد کارها و حدسیات دوستان بدونم
لطفا با آقای رضا مولایی و آقای پیام دهکردی و خانم نسیم ادبی و خانم بهناز جعفری در آپارت مصاحبه تصویری بگذارید. بجای این وقتی که اختصاص میدید برای متفاوت بودن!!!! کمی بیشتر تخصصی عمل کنید. ممنون تیوال
این جور کارها شکل بهتری از تیاتر آزاده! یعنی داره میشه. اینطور که داره پیش میره میشه.بجای آدمس خرسی و آدامس خروس آقای رحمانیان نمایشنامه هایی مثل خروس رو بنویسید. با اون ارتفاع.حیف شما نیست مرد بزرگ؟
واقعا متاسفم برای جامعه تئاتر که به این شکل زیر سوال رفته.کاگردانی و طراحی صحنه، نورپردازی،بازی بازیگرا و هر آنچه تو این اجرا تاثیر داشت فقط تاسف و تاثر به جا میذاره...
وقتی اخبار این نمایش رو میدیدم با خودم میگفتم طبق معمول همیشه که میگن نگاه دیگر به موضوع فلان و بهمان این بار هم با همون اتفاقهای همیشگی روبرو هستیم.
بعد که کار رو دیدم به شدت با ادعای کارگردان موافق شدم.
این کار به شدت انسانیه. نه ربطی به جنگ داره و نه اصرار داره آدمهاش رو ماورایی نشون بده.همه چیز ملموس و باورپذیر و انسانی.
پیام دهکردی بازیش با بقیه بازیهاش تفاوت داره و شجاعت به خرج داده که این نقش رو بازی کرده.خانم عارفه لک بسیار خوش درخشید و بهش تبریک میگم.در کل بازیها خیلی عالی بود.
طراحی نور و صحنه خوبی هم داشت.و موسیقی که در خدمت کار بود و اصلا جز کار شده بود.
از دوستان میخوام بدون قضاوت قبلی به دیدن کاری دلنشین و دراماتیک برن.
بر خلاف شما این دقیقا همون انتظار من بود
از بین اثاری که از ایشان دیدم این و بی نهایت دوست داشتم
با اختلاف زیادی بقیه اثاری که دیدم از ایشان ایستاده اند
البته یکی از دلایل اش حس عجیبی ِ که هر وقت اجرا رو می بینم بهم دست می ده یه جور گمگشتگی که خودمم دارمش
کاری بسیار ضعیف نسبت به کارهای قبلی کوهستانی.هنرمندی که توقع آدم را بالا میبرد کارش سخت میشه.اگر چه ایشون با این یه کار بد سابقه شون مخدوش نمیشه ولی ما از کوهستانی توقع داریم کارهای بزرگ بسازه.
یک ایده معمولی که با پیچوندن بیخودی موضوع با ابزار و ادوات غیرضروری بسط داده میشه با بیان بسیار بسیار بد خانم صدری و خانم نقش ندا (آیناز آذرهوش) و بازی های معمولی البته بجز خانم مونا احمدی.
خانم کردا که همان الهام کردای همیشه بود. به نظرم از این کار به اون کار رفتن ایشون داره صدمه میزنه به بازی و سابقه اش.
طراحی دکور که البته جز یک پرده و دوچرخه چیزی در صحنه نبود بعلاوه نور غیرخلاقانه بعلاوه تکرارهای بی مورد و خسته کننده باعث شد از کار لذت نبرم.
البته من در قالب نقاد چیزی ننوشتم بلکه به عنوان یک تماشاچی نظر دادم.
سوال من از این جهت بود که مطابق نظر دوستان و اجرایی که شخصا دیدم، اصلا دوچرخه ای جزو دکور نبود فقط از دوچرخه صحبت شد.
حرف من این نیست که چون کارگردان بزرگی اجرایی روی صحنه برده مخاطب حق ندارد نقد کند ولی نظر شما نشان می دهد که با محتوای اثر بهیچ وجه ارتباط برقرار نکردید.
برای دومین بار به تماشای این کار نشستم. و بسیار بیش از پیش خرسند شدم.
بازیها روانتر و قویتر شده بود.ورود و خروجها و ریتم کار به طرز شگفت انگیزی از اوایل بهتر بود.
خانم الهام پاوه نژاد و خانم عارفه لک و آقای رضا مولایی عزیز!
بسیار بسیار عالی بودید.
چی باعث میشه که کارگردانها و نویسندههای ما بجای تولید مدام دست به بازتولید بزنن؟
حال ندارن؟
دغدغه ندارن؟
پول که همیشه ندارن!
سوراخ دعا رو پیدا کردن؟
نوستالژی بازی دوست دارن؟
میخوان حال ما رو از نوستالژی بهم بزنن؟
هنرمند نیستن؟
واقعا جدای از هر چیز این برام سوال شده که چرا تولید متن و کار جدید خیلی کم شده؟
دوستان چرا دقت نمیکنید؟
برید گیشه بخرید دیگه چرا هی تمدید تمدید میکنید؟
از نظر تبلیغاتی این که یک کار درخواست پیدا کنه و تمدید نشه و بعد در سالنی خصوصی با قیمت بالاتر بلیط ،اجرای دوباره بشه امری عادی است.
البته این به معنای این نیست که کار ارزش دوباره تمدید شدن نداره.البته که داره و کار درست و درمونیه اما این هم یک جور تبلیغاته دیگه.مطمین باشید با این همه درخواست تمدید میشه.
آیا صرف کشاندن تماشاچی جدید و مردم به سالنهای تیاتر باعث میشه ما خوشحال باشیم از اینکه عاشقانه های ناآرام توی تالار وحدت اجرا بره؟
این که ما چی به خورد اون ملت میدیم مهم نیست؟
راهپیمایی که نمیخوان شرکت کنند. باید خوراک فرهنگی داده بشه باید فرهنگ سازی بشه.نه فقط چون یک نفر دیگه به سالن تیاتر اومد ما خوشحال بشیم.
جالبه که همه میرن میبینن و میان ابراز نارضایتی میکنند.این همه نارضایتی.نوستالژی بازی دیگه بسه. دست از دهه شصت و نوستالژی و تاریخ سینما و تاریخ موسیقی بردارید. گذشته رو شخم زدن دردی دوا نمیکنه امروز رو بسازید اگر میتونید!!!