«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
انگار برخی از بازیگران به اجبار سر کار حضور داشتند و سعی می کردند سریع سرهم بندی کنند و نمایش را به انتها برسانند.برخی نقش ها نیز حین نمایش و قبل از پایان نمایش غیبشان می زند مانند اورنگ و مهین . بجز بازیگران نقش دو پدر بقیه اغلب ضعیف بودند و اندک بار نمایش بیشتر روی دوش آقای آزاد فر بود.
دنبال نمایش خاصی نبودیم بعد از مدتها خواستیم کمی خوش بگذره اما داستان تکراری با روایت خیلی ضعیف و طنز دم دستی و بدون خلاقیت و اجرای سرهم بندی شده و از روی رفع تکلیف جای بسی تاسف است برای نمایش و تماشاخانه سنگلج
از آن نمایش هایی ست که نمی توان بی طرف ماند.
به نظرم همانقدر سطح پایین و نازل هست که بهلول دیوانه است.
با خواندن برخی نظرات برای دیدن این نمایش تردید داشتم اما بنا به اعتمادی که به شخص آقای پاکدل (بر اساس کارهای قبلی شان) داشتم دیشب این نمایش با شکوه را دیدم
نمایش علاوه بر خسته کننده نبودن به نظرم سرگرم کننده هم هست و نسبت به کارهای قبلی آقای پاکدل در این نمایش شوخی های زیادی وجود دارد برای مثال شوخی هایی که با شاه و یا استالین می کنند.
بازی بازیگران متناسب با شخصیت مورد نظر هست هر چند بازی امیر کاوه آهنین جان به دلیل تعدد شخصیت های مورد نظر و اجرای خوب ایشان چشمگیرتر هست همچنین بازی خانم سوده شرحی فوق العاده است.
رادیو با بازی بهنام شرفی و کارکرد های چندگانه برای عصا از نکات جالب نمایش بود.
شکی نیست که آقای پاکدل با دریافت نظرات و انتقادات رفته رفته تغییراتی در نمایش ایجاد کرده است اما به هر حال نمایشی که این روزها اجرا می شود ارزش دیدن را دارد.
بیشتر از روی کنجکاوی این نمایش را رفتم
کتاب و فیلمش را دیده بودم کنجکاو بودم ببینم که آقای جلالی آن همه مطلب ، شخصیت و صحنه های مختلف را چگونه با دو بازیگر در صحنه و زمان محدود به نمایش در می آورد. انصافن در کار خودش موفق بود و من راضی از سالن بیرون آمدم .
اغلب مواردی که از کتاب دوست داشتم در نمایش به شکل خوبی ارائه شده بود.آقای خطیبی نیز بالاتر از حد انتظارم ظاهر شد تمرکز و تلاش ستودنی برای اجرای بهتر نقش مومو داشت.
خانه دوست کجاست؟
کاش بیشتر و عمیق تر به ارتباط بین شخصیت های فیلم می پرداخت .
.آقای لنگرودی شاعر هست اما بازی ایشان در ارتباط با کاوه و مهسا که حرفه ای و خوب بازی می کنند به دل می نشیند
صفحه قبلی (اصلی) نظرات در مورد این فیلم در آدرس زیر است
http://www.tiwall.com/honarotajrobeh/ehtemalebaraneasidi
جنگیدن برای حفظ آدمها سخت تر از جنگیدن برای نابودن کردن آنها ست
نمایشی برای خوب دیدن، شنیدن و قضاوت نکردن
بازی مونا احمدی غافل گیر کننده بود چنان پایه محکمی ایجاد کرد که الهام کردا بر بلندای آن بایستد.
نمایش را دیشب دیدم فکر میکنم با نقدهایی که شده بود نمایش تغییر کرده بود و اصلن خسته کننده نبود
بازی آقای ساعتچیان بیشتر از بقیه به چشمم آمد.
آقای کیانیان متوسط بود.هر چه در ذهنم دنبال بازیگر بهتری برای این نقش گشتم فرد مناسبی پیدا نکردم.
طراحی چهره و لباس از نقاط قوت نمایش بود زحمت زیادی کشیده شده بود و نتیجه هم خوب بود.
پانتهآ بهرام صحنه را گرفته دست خودش امیر جعفری سعی می کند سایه به سایه اش بدود و فرصتی برای نوید محمد زاده و ستاره پسیانی نمی ماند. دلیل اصلیش این است که روی شخصیت و روابط عالیه و حسن بیشتر از شریف و نرگس کار شده است که اگر متوازن بود نتیجه کار بهتر می شد.
بازی خوب پانتهآ بهرام و امیر جعفری از نکات درخشان نمایش و تلاش زیاد در خندان تماشاگر (صدالبته موفق) از نکات ضعف نمایش است که باعث می گردد تماشاگر کمتر بیاندیشد.
نمایش خوبی بود
بازی سارا الله یاری،فریبا امینیان ،رضا پاپی،خسرو شهراز و مجید امیری به یاد ماندنی بود.
همانطور که دوستان هم گفتند خانم درخشانزاده بازی خوبی داشت اما مدام یرما را به یاد ما می آورد.
تاریکی اذیت کننده بود و من تعجب می کردم بازیگران چگونه مسیرشان را پیدا می کردند.
با این وجود کل کار حتمن ارزش دیدن دارد.
نمایش و بازی ها خوب بودند
اما بهتر است کلمه کمدی در نام نمایش نباشد کلمه کمدی در ذهن کاربر انتظاری به وجود می آورد که در اجرا چندان پاسخی در شکل رایج برای آن نمی یابد.
برای من که مشاهده جزئیات اهمیت دارد سرعت نمایش کمی زیاد بود
درکل مثل تجربه چشیدن یک غذای جدیدبود و کاش در تئاتر شهر اجرا می شد تا بیشتر دیده شود.
منتظر کارهای آینده این گروه خوب هستم
بازی خانم عابدی خوب بود
اما نمایش آن چیزی نبود که علاقمند دیدنش باشم حتی برای سرگرمی
بین خودمان بماند نمایش چندان خوبی نبود
الان بعد از چند ساعت که نمایش را دیده ام چیزی در چیزم نمانده است که بین خودمان هم بماند!
(بجز همین چیز و یک جمله که در پایین دوستان نوشته اند)
نمایش متن خوبی ندارد و تلاش بازیگران در ارائه شخصیت های غیر منسجم به جایی نمی رسد.
شاید تعدد شخصیت ها نقطه ضعف نمایش شده است و اینکه در مدت کم سعی می کند به طور مساوی به همه آنها بپردازد که در عمل هیچکدام آنها فرصت نمایش پیدا نمی کنند.
شخصیت ها بدون هیچ منطقی پشت سر هم در مدت کوتاه معرفی می شوند و نخی که بتواند این شخصیت ها را دور هم بیاورد وجود ندارد.
تعدای از بازیگرها خوب بودند که امیدوارم در آینده در نمایش های بهنری آنها را ببینیم اما نه در این حد که کارگردان برنامه های آینده از بین این بازیگران انتخاب شود جوانگرایی خوب است اما پختگی و تجربه هم جای خود دارد!
نمایش سر راست و متوسطی بود
بازی ها خوب بودند بجز خانم کریمی که صحنه نمایش را با صحنه فیلمبرداری اشتباه گرفته بود
نمی دانم شاید از بازی کردن مقابل تماشاگران استرس دارند چند دقیقه اول بازی فکر کردم به دلیل جای نشستن اش است که در و دیوار را نگاه می کند اما تا آخر بازی یکبار ندیدم با تماشاگران ارتباط برقرار کند. آن عزیزم گفتن هایش هم روی اعصاب بود.
نمایشنامه ، کارگردانی و بازی اغلب بازیگران خوب بود.
بازی نوید محمدزاده آنقدر واقعی به نظر می رسید که گاهی می خواستم بروم آرامش کنم.
اجرای بهرام افشاری خیلی به نمایش کمک کرده بود.
از همه مهمتر تکانی ست که نمایش به تماشگر می دهد امیدوارم در روزمرگی های زندگی به فراموشی نسپاریم.
خسته کننده و نا امید کننده بود.
تاخیر نیم ساعته و نور نامناسب هم مزید بر علت شد.